چکیده:
نامه نگاری به عنوان یک نوع ادبی از اهمیت فراوانی برخوردار است و به نثر و نظم در تاریخ زبان فارسی دیده میشود. در کنار انواع نامه های سیاسی ، دیوانی با ارزشهای ادبی و گونه های دهنامه سرایی ، در بسیاری از داستانهای عاشقانه ادب فارسی نیز به دلیل دوری عاشق و معشوق ، نامه نگاری با کارکرد خاصی حضور دارد. در این مقاله از میان آثار ادب فارسی دو منظومه غنایی « خسرو و شیرین » و « لیلی و مجنون » نظامی به عنوان بزرگترین داستان سرا و منظومه های سه مقلد او ، امیرخسرو دهلوی ، سلمان ساوجی و جامی مورد بررسی قرار گرفته است و نامه های عاشقانه انها از منظر تعداد ابیات ، نحوه آغاز و پایان ، ساختار کلی ، مضامینو انتخاب قاصدمقایسه شده است با این تحلیل و بررسی میزان شباهت و اختلاف نامه ها از سویی جایگاه نظامی را به عنوان بزرگترینشاعر تاثیر گذار در حیطه داستانسرایی نمایانتر ساخته و از دیگر سو میزان خلاقیت و یا تبعیت هنرمندانه مقلدان او را نیز آشکار می سازیم. بررسی ها نشانگر کارکرد متفاوت نامه نگاری در دو منظومه غنایی نظامی است که در « خسرو و شیرین » نامه ها به جای بیان مطلق دلتنگیهای عاشقانه ، تحت تاثیر ساختار داستان و خلاقیت نظامی تبدیل به بستری برای سرزنش و شکایت از یار میشود و « دهلوی » یکی از مقلدان موفق در ادامه این شیوه است. از منظر پربسامدترین مضمون مشترک در تمامی نامه ها نیز موضوع ثابت « وصف حال عاشق و معشوق » را میتوان نام برد..
Letter writing has a great importance as a literary genre while is seen in prose and poetry forms during the Persian language history.Besides a variety of political letters, an court with literal values and species of dahname storytelling, and also in the most of the amorous stories of Persian literature, due to the separation of lovers, the special function of letter writing exists.In the upcoming article, among the Persian literary works, two lyrics of Nizami as a legendary storyteller; “Khosrow and Shirin” and “Leili and Majnun”; and also the lyrics of his three imitators; Amir Khosrow Dehlawi, Salman Sovoji and Jami have been considered. Moreover, their love letters have been compared and analyzed from the viewpoint of verses number, how it starts and ends, general structure, the purposes of letters and post selection, stylistic, literary and intellectual level. By this analysis of the similarities and differences between letters, on one hand, we indicate more Nizami’s position as the greatest poet effective in the realm of storytelling and on the other hand, reveal the creativity and artistic compliance of his imitators.Studies demonstrate different function of letter writing in the Nizami’s two lyrics so that in the story of “Khosrow and Shirin”, influenced by the structure of the story and Nizami's creativity, letters convert to a reason for blame and complain about the beloved, instead of absolute expression of the romantic sadness that among this, Amir Khosrow is one of the successful imitators in continuing this way. From the perspective of the most frequent common theme in all the letters, the constant issue of “description of lovers' mood” could be named.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله از میان آثار ادب فارســی دو منظومه غنایی « خسرو و شیرین » و « لیلی و مجنون » نظامی به عنوان بزرگترین داستان سرا و منظومه های سه مقلد او ، امیرخسـرو دهلوی ، سـلمان سـاوجی و جامی مورد بررسـی قرار گرفته اسـت و نامه های عاشقانه انها از منظر تعداد ابیات ، نحوه آغاز و پایان ، ساختار کلی ، مضامینو انتخاب قاصدمقایسه شـده اسـت با این تحلیل و بررسـی میزان شـباهت و اختلاف نامه ها از سـویی جایگاه نظامی را به عنوان بزرگترینشاعر تاثیر گذار در حیطه داستانسرایی نمایانتر ساخته و از دیگر سو میزان خلاقیت و یا تبعیت هنرمندانه مقلدان او را نیز آشــکار می ســازیم .
علت نگارش نامه ها یکی دیگر از موارد مهم در بررسی نامه های عاشقانه بیان انگیزه و علت نگارش نامه هاست که با توجه به تفاوت در آغازگران نامه نگاری ،« خسرو» در منظومۀ خسرو و شیرین نظامی و «لیلی» در لیلی و مجنون ، تنها به بیان انگیزة این اشخاص اشاره شده است که ادامۀ این شیوه را در مقلدان دو منظومه نیز مشــاهده میکنیم .
تفاوتهای نامه های « لیلی » نظامی ، امیر خسرو و جامی: از میان ســه نامۀ مورد نظر تنها در منظومۀ«نظامی» اســت که به حادثۀ مرگ پدر مجنون و بیان تســلیت و همدردی با او اشــاره شــده اســت و در دو منظومۀ دیگر با توجه به تفاوت در این بخش داستان و عدم حضور صحنۀ وفات پدر مجنون ، دو مقلد نظامی این بخش از داستان را در روایت خویش حذف نموده اند.