چکیده:
فساد پدیدهای زشت و ناپسند است که معمولا در تمام جوامع و تمام زمانها بروز میکند.هرچند مظاهر فساد از کشوری به کشور دیگر و نگرش به فساد از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است،اما اصولا فساد هرجا که رخ دهد مضر است.فساد تهدیدی جدی برای حاکمیت قانون،ثبات و امنیت جوامع است.چون موجب زائل شدن ارزشها،هنجارها و اصول اساسی مردم سالاری میشود،از توسعه سیاسی و اقتصادی و برخورداری از حقوق بشر جلوگیری میکند و بنابراین توزیع عادلانه منابع و ثروت را با خطر مواجه میسازد. شواهد نشان میدهد چنانچه جلوی فساد گرفته نشود به صورتنمایی رشد میکند.وقتی فساد در جامعه نهادینه شد مقامات نسبت به ارتکاب فساد بیمی از خود نشان نمیدهندو به این ترتیب فرهنگ خلافکاری در جامعه رواج مییابد که به نوبهی خود سبب ناکارآیی بازار میشود.اگرچه محو فساد بهطورکلی بعید به نظر میرسد،اما فساد کنترلپذیر است.برای کنترل فساد و ایجاد اصلاحات 2Lماندگار راهی نیست جز آنکه فرهنگ مسئولیت پاسخگویی،درستکاری و شفافیت در جامعه ترویج شود. مسئولیت پاسخگویی دولت را ملزم میکند در مورد اعمالی که انجام میدهد به شهروندان توضیح دهد.مسئولیت پاسخگویی دولت برپایهی این عقیده استوار است که شهروندان حق دارند بدانند و حق دارند حقایق به صورت علنی و به طریق مطمئن به دست آنها و نمایندگان قانونیشان برسد.از الزامات و ارکان اصلی حکومت مردمسالار و نوین،مسئولیت پاسخگویی است.اگر دولتی خود را پاسخگو نداند نمیتواند در جهت ارتقاء و مصالح عامه حرکت کند و در حیطهی علایق و منافع خصوصی حاکمان و دولتمردان محدود میماند و فساد در جامعه حاکم میشود.کنترل اثربخش و پایدار فساد مستلزم وجود انواع مختلف مسئولیت پاسخگویی از جمله مسئولیت پاسخگویی افقی و عمودی است. شفافیت نیز از دیگر عواملی است که در کاهش فساد موثر است.فساد و شفافیت دو پدیدهای هستند که با یکدیگر رابطهی معکوس دارند یعنی شفافیت زیاد در هر جامعه به دامنهی کمتری از فساد میانجامد. شفافیت مستلزم آن است که فعالیت نهادهای وابسته به دولت کاملا باز و علنی باشد و تصمیمات دولت به اطلاع مردم برسد.واضح است که ضعف در تهیه،ارائه و استفاده از اطلاعات نقش اساسی را در توسعه و اشاعهی فساد و سایر بحرانها در جامعه ایفا میکند. شفافیت علاوه بر اینکه به ارائه اطلاعات شفاف به شهروندان میپردازد،به تنظم مقررات، قوانین و روشها نیز تسری پیدا میکند.در بسیاری از کشورها،نبود شفافیت در قوانین و روند دادرسی،زمینههای مساعدی را برای فساد فراهم میکند. درستکاری نیز یکی از مهمترین سازوکارهایی است که فساد را کاهش میدهد.برای ترویج درستکاری در هر جامعه باید به ایجاد یک شبکهی ملی درستکاری روی آورد.هدف اصلی 3Lشبکهی ملی درستکاری تبدیل فساد به امری پرمخاطره و بیارزش است.بنابراین، شبکهی مذکور باید طوری طراحی شود که توجه عمدهاش به پیشگیری از فساد متمرکز گردد نه جرایم پ از ارتکاب فساد. رویکرد شبکهی ملی درستکاری شکل جدیدی از تشخیص و درمان فساد است.
خلاصه ماشینی:
"تنها راهی که هزینههای مورد انتظار درگیر شدن در فساد را افزایش میدهد این است که مسئولین نسبت به ارتکاب فساد احساس ناامنی کنند و این طرز فکر بر آنها حاکم شود که تهدیدهای جدید مبنی بر کشف فسادهای ارتکابی و تنبیه افراد فاسد وجود دارد.
بنابراین،اگر فساد کنترل شود مسئولین فاسد بهطور مستمر و به شدت در معرض تهدید قرار میگیرند و تنبیه میشوند،کنترل فساد سازمان یافته مستلزم آن است که مسئولین و مقامات دولتی این خطر جدی را احساس کنند که اگر مرتکب فساد شوند، زیان خواهند دید،جریمه خواهند شد و حتی ممکن است به زندان نیز بروند.
مراجع ضد فساد8-دومین رکن مراجعی است که جهت تفحص در مورد ارتکاب مسئولین و مقامات دولتی و نظارت و رسیدگی بر اظهار داراییهای آنها به منظور حصول اطمینان از نبود ادعاهای (به تصویر صفحه مراجعه شود) کذب و خلاف واقع گماشته میشوند.
اما اعطای چنین اختیاری به کمیسیون مقابله با فساد برای اعمال مجازات مدنی از طریق فرآیند مربوطه لازم است حتی اگر سامانهی قضایی نیز قادر به این کار باشد.
از آنجا که بسیاری از افراد به دنبال به دست گرفتن قدرت کنترل هستند که از طریق انتخابات حاصل میشود،لذا یکی از شدیدترین اشکال فساد اغلب با فرایند انتخابات ارتباط پیدا میکند و آن در برگیرندهی استفاده از هر وسیلهای برای پیروزی در انتخابات(نه تنها شامل خرید آرای شهروندان بلکه تبانی با دستاندرکاران انتخابات)است.
با اینحال،نباید از نظر دور داشت که هرچند شفافیت زیاد امری سازنده و اثربخش است و موجب کاهش فساد میشود اما محدودههایی برای شفافیت وجود دارد."