چکیده:
شناخت خود ازجمله مطالب و موضوعات مهم و مورد توجه در مکاتب مختلف الهی و غیرالهی است. امام علی(ع) برای اشاره به این موضوع از عبارت «معرفت نفس» استفاده کردهاند که مقایسه و تطبیق با دیگر کلمات و عبارات متعدد مترادف دراینباره، دقت و نکتهسنجی حضرت را به تصویر میکشد. خودشناسی بر دیگر انواع متصور شناخت مقدم است؛ در اهمیت آن، همین بس که غایت علم و معرفت، برترین عقل و حکمتها، فوز اکبر و ... نام گرفته است. تاکیدات و توصیفات فراوان درباره خودشناسی، وقوع آن ممکن ساخته، لکن واقعیت جاری زندگی انسان، نمایانگر چیز دیگری است. سهلبینی، خودمحوری و خویشتنپسندی، نیکوپنداری، تحویل و تحصیر، راحتطلبی، خدافراموشی و جهل و نادانی، ازجمله موانع خودشناسی بهشمار میرود که در کلام امام علی(ع)به آنها اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
در سنجش توالی و ترتب بین علم و معرفت ، شاید در بادی امر توجه به مطالب پیش گفته این تصور را ایجاد کند که نسبت علم به معرفت بالاتر است و معرفت در مرتبه پایین تر از علم قرار دارد؛ زیرا معرفت بنابه تصریح اهل لغت در علمی قاصر به کار رفته (راغب اصفهانی ، ١٤١٢، ج ١: ٥٦٠) و به علاوه اینکه خداوند متعال درباره خود واژه علم را به کار برده است ، نه واژه معرفت ، و نفس به کارگیری این موضوع می تواند نشان گر ارجحیت و اولویت علم باشد.
در تأیید فرایند بودن خودشناسی ، توجه به معنای لغوی کلمه معرفت ـ که پیش از این در بافت عبارت معرفت نفس به آن اشاره شد ـ به تبیین بهتر مسئله و تمایزافزایی آن با دیگر کلمات همسو کمک خواهد کرد؛ زیرا معرفت در علمی ناقص و با استفاده از قوه تفکر انجام می گیرد و آن را تبدیل به علمی کامل می نماید که خود به طور طبیعی باید در چارچوپ و زمانی مشخص و با اتخاذ روشی مناسب انجام گیرد و این همان چیزی است که برای تلقی فرایند بودن یک مسئله به آن نیاز است .
آن حضرت به دنبال این موضوع تأکید دارد که شناخت خود، شناخت خداوند و دیگران را هم درپی خواهد داشت و از آن حیث که تا شناخت خود حاصل نیاید، نسبت به تمامی شناخت - های دیگر جاهل است (همان )، بر شناخت جهان ـ به عنوان چهارمین نوع شناخت ها ـ هم اولویت دارد.