خلاصه ماشینی:
"مقاله تغییر امتیازنامه متوازن از ارزیابی عملکرد به مدیریت راهبردی* هدف امتیازنامهی متوازن ارزشگذاری داراییهای نامشهود نیست،بلکه میکوشد این داراییها را با مقیاسهای غیرپولی اندازهگیری کند.
امتیازنامه متوازن چگونگی بسیج داراییهای نامشهود و ترکیب آنها با دیگر داراییهای نامشهود و مشهود را که جهت ارزشآفرینی برای مشتریان و دستاوردهای مالی برتر برای کسب شرکت به کار میرود، بازتاب میدهد R.
امتیازنامهی متوازن چگونگی بسیج داراییهای نامشهود،و ترکیب آنها با دیگر داراییهای نامشهود و مشهود را که جهت ارزشآفرینی برای مشتریان و دستاوردهای مالی برتر برای شرکت به کار میرود،بازتاب میدهد.
چارچوب جدید که نقشهی راهبردی71نامیده شد و در نمودار 2 بازتاب یافته است،بنای منطقی و جامعی81 برای توصیف راهبرد به شمار میرود یک نقشهی راهبردی،عناصر حساسا رهبرد سازمان و پیوندهای فیمابین آنها را مشخص میکند: *اهداف رشد و بهرهوری جهت ارزش آفرینی بیشتر برای سهامدار.
راهبرد بهرهوری نیز عموما دو جزء دارد: 1)بهبود ساختار هزینه از راه تنزیل هزینههای مستقیم و غیر مستقیم،و 2)مصرف داراییها با کارایی بیشتر از راه (به تصویر صفحه مراجعه شود) تنزل سرمایه در گردش و سرمایهی ثابت موردنیاز برای پشتیبانی از یک سطح معین فعالیت.
وقتی مدیریت عالی امتیازنامهی متوازن مورد (به تصویر صفحه مراجعه شود) استفادهی بخشهای تجاری خود را با این الگو مقایسه کرد،بخشی را شناسایی کرد که هیچ هدف یا معیاری برای واسطهها و دلالها ندارد،موضوعی که با نگاه اول به نقشه راهبردی رویت میشود.
محرکها مشتمل بر طرح ارزشی صریحی همچون نوآوری است که موجبات تولید محصولات و خدمات تازه یا ارتقای فرایندهای مدیریت مشتری،به کارگیری فناوری،و در نهایت قابلیتهای ویژهی مورد لزوم برای کارکنان جهت اجرای راهبرد میباشد."