چکیده:
موضوع، خاستگاه، اشکال و کارکرد دولت، در حوزه اندیشه اسلامی به طور جدی مورد توجه قرار داشته و هم از منظر فلسفه سیاسی و هم از بعد حقوقی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ به طوری که این موضوع و مسئله حاکمیت را می توان به صراحت در آیات فراوانی از قرآن کریم، و نیز کلمات علی (ع) در نهج البلاغه، همچنین در متون کلامی و فقهی و تاریخی مسلمانان ملاحظه نمود. آرا و نظریات حکمائی چون فارابی، بوعلی سینا، غزالی، خواجه نصیر طوسی و بویژه عبدالرحمن ابن خلدون در این زمینه بسیار واجد اهمیت و شایسته بررسی و تامل است. در مقاله ی حاضر تلاش به عمل آمده تا ضمن اشاراتی اجمالی به مفهوم دولت و حاکمیت در متون دینی و بخصوص قرآن کریم، به طور مشخص آراء و نظریات ابن خلدون در این خصوص مورد بررسی و نقادی قرار بگیرد.
خلاصه ماشینی:
نظریه دولت در دیدگاه ابن خلدون با تأکید بر جنبه های جغرافیایی دولت حسن کامران ١ و محمود واثق ٢ چکیده موضوع، خاستگاه، اشکال و کارکرد دولت ، در حوزه اندیشه اسلامی به طور جدی مورد توجه قرار داشته و هم از منظر فلسفه سیاسی و هم از بعد حقوقی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است ؛ به طوری که این موضوع و مسئله حاکمیت را می توان به صراحت در آیات فراوانی از قرآن کریم ، و نیز کلمات علی (ع) در نهج البلاغه ، همچنین در متون کلامی و فقهی و تاریخی مسلمانان ملاحظه نمود.
زیرا اگر چه او عصبیت قومی را سرآغاز و منشأ پیدایی دولت می شمارد، اما نسبت به عوامل و مبانی دیگر غفلت نمی ورزد و علاوه بر قومیت ، برای پیدایش دولت به عوامل دیگری نیز اشاره می نماید و چنین اظهار می کند: «منشأ دولت هایی که استیلا می یابند و کشورهای عظیم و پهناوری ایجاد می کنند، اصول و عقاید دینی است که بوسیله نبوت یا دعوتی به حق حاصل می شود.
» (همان، ٣٠٣- ٣٠١) نقد نظریه ابن خلدون ابن خلدون اگر چه بر نقش و تأثیر قاطع دین و آموزه های دینی در توسعه و تقویت ارکان حکومت و دولت اشاره می کند، اما از سویی نیروی دینی را نیز در رابطه با عصبیت قومی و عشیره ای مورد ملاحظه قرار داده و بدان ارجاع می دهد.
در نظریه ی ابن خلدون، حتی دخالت دین در پیدایش ملت و دولت نیز به مبانی مکانی ارجاع داده شده و بر اساس عصبیت قومی و محلی متبلور می گردد.