چکیده:
دریاچه ارومیه به عنوان بیستمین دریاچه جهان از نظر وسعت، یکی از مهمترین و با ارزشترین اکوسیستم های آبی ایران است. حوضه آبخیز این دریاچه معادل 52331 کیلومترمربع دارد که از این مقدار 5822 کیلومترمربع را خود دریاچه تشکیل می دهد. متاسفانه امروزه بر اثر تغییرات اقلیمی عدم رعایت بعضی از اصول زیست محیطی این دریاچه در حال نابودی است.
در این مقاله روش تحقیق از نوع کاربردی – کتابخانه ای است و با استفاده از نوسانات سطح دریاچه و با توجه به آمار بارندگی، تغییرات دمای هوا، نوسانات سطح دریاچه، آمار جریان سطحی ورودی به دریاچه، زمان و تعداد سدهای بهره برداری شده به مقایسه تاثیرات عوامل طبیعی و غیرطبیعی در میزان تغییرات سطح آب دریاچه پرداخته شده است و در نهایت، بررسی ها نشان می دهد که عوامل اقلیمی تاثیر کمتری نسبت به عوامل غیرطبیعی دارند و می توان دریاچه ارومیه را به سه محدوده مشخص تقسیم بندی کرد: محدوده اول: با عمق بسیار کم و شیب ملایم و ورودی رودخانه های تغذیه کننده دریاچه (سیمینه رود و زرینه رود) که ضمن آوردن رسوبات حاصلخیز با هزینه کمتری قابل احیا و تبدیل به اراضی کشاورزی است؛ محدوده دوم: که محدوده میانی است به عنوان یک محدوده زیست محیطی حساس دارای قابلیت و کاشت درختان شوری پسند و مقاوم در برابر کم آبی و نیاز به کنترل می باشد. محدوده سوم: محدوده درونی است که ضمن جلوگیری از نابودی کامل دریاچه به عنوان زه کش منطقه آذربایجان عمل می کند.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله روش تحقیق از نوع کاربردی – کتابخانه ای است و با استفاده از نوسانات سطح دریاچه و با توجه به آمار بارندگی ، تغییرات دمای هوا، نوسانات سطح دریاچه ، آمار جریان سطحی ورودی به دریاچه ، زمان و تعداد سدهای بهرهبرداری شده به مقایسه تاثیرات عوامل طبیعی و غیرطبیعی در میزان تغییرات سطح آب دریاچه پرداخته شده است و در نهایت ، بررسی ها نشان می دهد که عوامل اقلیمی تاثیر کمتری نسبت به عوامل غیرطبیعی دارند و می توان دریاچه ارومیه را به سه محدوده مشخص تقسیم بندی کرد: محدوده اول: با عمق بسیار کم و شیب ملایم و ورودی رودخانه های تغذیه کننده دریاچه (سیمینه رود و زرینه رود) که ضمن آوردن رسوبات حاصلخیز با هزینه کمتری قابل احیا و تبدیل به اراضی کشاورزی است ؛ محدوده دوم: که محدوده میانی است به - عنوان یک محدوده زیست محیطی حساس دارای قابلیت و کاشت درختان شوری پسند و مقاوم در برابر کم آبی و نیاز به کنترل می باشد.
ثانیا چاه های غیرمجاز که ضمن افزایش سطح زیر کشت و عدم کنترل زیر کشت و میزان برداشت و تعداد زیاد این چاهها که بیش از٤٠ هزار حلقه که متوسط زیر کشت آنها ٢ هکتار بوده و برداشت سالیانه در حدود ٥٨٠ میلیون مترمکعب برآورد می شود و اکثرا در دشتهای منتهی به دریاچه حفر شده اند که کلا چاهها باعث کاهش سطح ایستابی و افت منابع آب زیرزمینی گردیده با توجه به خشکسالی چند دهه گذشته در مناطقی که برداشت زیاد بوده حتی نشست زمین نیز رخ داده و آبهای زیرزمینی که منتهی می شدند به دریاچه با برداشت بیش از توان سفره های زیرزمینی از چاه ها قطع گردیده اند.