چکیده:
سفرنامه ها به عنوان بخشی از رسانه ی فرهنگی، حاصل تلاش و کنجکاویهای شخص سفرنامه نویس است که مشاهدات و تجربیات خود را از یک فرهنگ ناشناخته و بیگانه به فرهنگ خود و همزیستانش منتقل میکند. سفرنامه ها از آنجایی که غالبا بدون سفارش و دستور از بالادست به نگارش درمی آیند، حاصل ذوق و سلیقه و خودانگیختگیهای درونی سفرنامه نویس است که در سفر به چشم خود دیده و در حضر آنها را بازنمایی و بررسی و به رشته ی تحریر درآورده است. از این رو، در سفرنامه ها معمولا ریزبینی، تیزبینی و نکات ظریفی وجود دارد که ممکن است بیننده ی معمولی را بیش از کتابهای تاریخی و گزارش گونه و سلطانیات (نامه های درباری) ـ که با سفارش دیوانسالاران توسط منشی های درباری نوشته شده اند ـ آگاه سازد و می تواند برای هر مخاطب و پژوهشگر دیده وری، باورپذیرتر و نزدیکتر به واقعیت باشد، با اطمینان به آن مراجعه کند و از داده های آن بهره برد.
سفرنامه ی بینام تلگرافچی فرنگی نیز از ویژگی های فوق بی بهره نیست؛ افزون بر این، چون سفرنام های ناشناخته است و تاکنون کمتر کسی به آن توجه کرده، می تواند اهمیت موضوع و ضرورت نگارش مقاله در این زمینه را نیز توجیه کند. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن معرفی سفرنامه ی فوق ـ که گزارش منحصر به فردی از وضعیت شهرها، روستاها و راههای ارتباطی ایران در اواخر حکومت قاجار، برای مکانیابی مسیر سیمهای تلگراف از تهران تا بوشهر و بالعکس است ـ به مقایسه ی تطبیقی این سفرنامه با سایر سفرنامه های شناخته شده میپردازد؛ به ویژه سفرنامه هایی که در عصر قاجاریه نوشته شده است. در این مقاله، افزون بر اهمیت تاریخی و جغرافیای تاریخی ایران در آن زمان از نظر ثبت و ضبط آبادیها و روستاهای بین راه، به صورت ضمنی به موضوعات پیرامونی و مرتبط با آن نیز اشاره می شود.
نتایج حاصل از این مقاله نشان میدهد که گسترش این رسانه ی ارتباطی (تلگراف) ـ که به دلایل بهره برداری و حفظ منافع اقتصادی و سیاسی دولت استعمارگر و ابرقدرت آن زمان یعنی انگلستان به وجود آمد ـ چگونه به ضد خود یا به گفته ی هگل، به آنتی تز خود تبدیل و ابزاری شد برای ایرانیان آن عصر تا به سرعت اخبار را از مرکز به شهرستان های دوردست و بالعکس منتقل سازند. بی شک می توان این رسانه را یکی از دلایل رشد و بیداری مردم ایران در اواسط و اواخر دوره ی قاجار پنداشت که درنهایت به جنبش اصلاحی مشروطه منجر شد.
خلاصه ماشینی:
از این رو، در سـفرنامه ها معمولاً ریزبینی ، تیزبینی و نکات ظریفی وجـود دارد کـه ممکـن اسـت بیننـده ی معمولی را بیـش از کتاب هـای تاریخـی و گزارش گونه و سـلطانیات (نامه های درباری ) ـ که با سـفارش دیوان سـالاران توسـط منشـی های درباری نوشـته شـده اند ـ آگاه سـازد و می توانـد بـرای هر مخاطب و پژوهشـگر دیـده وری ، باورپذیرتر و نزدیک تر بـه واقعیت باشـد، بـا اطمینان بـه آن مراجعه کنـد و از داده هـای آن بهره برد.
این مقاله بـا روش توصیفی و تحلیلی ، ضمـن معرفـی سـفرنامه ی فـوق ـ کـه گزارش منحصـر به فـردی از وضعیت شـهرها، روسـتاها و راه هـای ارتباطـی ایران در اواخر حکومت قاجار، برای مکان یابی مسـیر سـیم های تلگـراف از تهران تا بوشـهر و بالعکس اسـت ـ به مقایسـه ی تطبیقی این سفرنامه با سـایر سفرنامه های شناخته شده می پـردازد؛ بـه ویژه سـفرنامه هایی که در عصر قاجاریه نوشـته شـده اسـت .
در مورد پیشـینه ی سفرنامه نویسـی و سـفرنامه های معروف شـرق مانند ابن فضلان ، ابودلف ، ابـن جبیـر، ناصرخسـرو، ابـن بطوطـه و بـه ویـژه سـفرنامه نویسـان غربـی همچـون مارکوپولو، تاورنیـه ، شـاردن و غیـره ، همچنیـن در سـفرنامه ی ایرانیـان ـ کـه در زمـان قاجاریـه بـه غـرب رفته انـد و در ایـن مقالـه برای مقایسـه ی این اثـر با آن سـفرنامه ها در بخش جداگانـه ای از مقاله بـدان اشـاره خواهـد شـد ـ تاکنـون مطالـب فراوانی در این زمینه نوشـته شـده اسـت ؛ اما شـیوه نامـه ی مقالـه اجـازه نمی دهـد بـه توضیـح و تشـریح تمامی آنهـا پرداخته شـود.