چکیده:
در این گفتار، روش تفسیری ابوالفضل برقعی بر اساس دو کتاب او، احکام القرآن و تضاد مفاتیح با قرآن استخراج و پس از آن نقد و بررسی شده است. رویکرد او قرآن بسندگی یعنی اکتفا به قرآن بدون رجوع به منبع دیگری، اعمّ از حدیث و تاریخ و اجماع است. در این مقاله با ذکر نمونه¬هایی از رجوع شخص برقعی به این منابع، روشن می¬شود که او خود به مبنایش پایبند نیست. بعلاوه بر مبنای ادلّه¬ای که بیان شده، این مبنا پذیرفتنی نیست.
خلاصه ماشینی:
نگاهی به روش تفسیری ابوالفضل برقعی زینب اقاربپرست* 1 2 در این گفتار، روش تفسیری ابوالفضل برقعی بر اساس دو کتاب او، احکام القرآن و تضاد مفاتیح با قرآن استخراج و پس از آن نقد و بررسی شده است.
ابتدا با بررسی مقدمۀ دو کتاب «تضاد مفاتیح الجنان با آیات قرآن» و «احکام القرآن»، روش تفسیری برقعی ارائه و سپس نقد شده است.
آیا برقعی در این دو کتاب بر روش خود تصریح نموده است؟ برای استخراج روش برقعی چه راههایی وجود دارد؟ آیا با توجه به ادعا و دلایل وی در این دو کتاب، میتوان روش تفسیری او را استنباط نمود؟ آیا وی به روش تفسیری مورد ادعای خود پای بند بوده است و یا با تضاد روشی مواجه است؟ آیا روش او صحیح است و میتواند پاسخگوی تفسیر همة قرآن باشد؟ 2-1.
(عمید زنجانی، مبانی و روشهای تفسیر قرآن، ص 9) برقعی در دو کتاب «تضاد مفاتیح الجنان با آیات قرآن» و «احکام القرآن»، تصریح روشنی بر روش تفسیری خود نکرده، اما با توجه به دو گروه شاهد در نوشتارش ـ به خصوص در مقدمه ـ میتوان روش او را به طور غیر مستقیم برداشت نمود.
آیا دلایل مطرح شده توسط برقعی، روشن کنندۀ روش تفسیری او خواهد بود؟ در پاسخ به این سؤال، دلایل برقعی را در کتاب «تضاد مفاتیح الجنان با آیات قرآن» مورد بررسی قرار میدهیم: الف) دلایل مطرح شده در کتاب «تضاد مفاتیح الجنان با آیات قرآن» برقعی در مقدمۀ این کتاب، قبل از شروع نقد مفاتیح الجنان بر اساس برداشتهای خودش از قرآن، دلایلی مبتنی بر انحصار هدایت به وسیله قرآن آورده است.