چکیده:
در پژوهش حاضر، به بررسی نظام نمودی در سه گونۀ مختلف زبان لری پرداخته شده است و شباهتها و تفاوتهای آنها مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله، افزون بر به دست دادن طبقهبندی از نظام نمودی لری و گوناگونیهای موجود در گونههای مختلف این زبان، تفاوتهای آن با زبان فارسی نیز نشان داده شده است. گونههای لری با وجود شباهتهای بسیاری که به زبان فارسی دارند، ویژگیهای متفاوتی نیز دارند که آنها را از فارسی متمایز میکند. در نوشتار حاضر ، با استفاده از نظریۀ هیوسن و بوبنیک (1997)، نظام نمودی سهگانۀ نمود، شامل متکامل، نامتکامل و کامل در زبان لری نشان داده شده است. تفاوت اصلی صورتهای نمودی لری و فارسی، در ساخت کامل لری است که در آن، ضمیر شخصی بیدرنگ پس از ستاک و پیش از صورت دستوریشدۀ فعل معیّن «بودن»، میآید. این ویژگی، به نظر میرسد بازماندهای از نظام کنایی در زبانهای ایرانی غربی باشد. از همین روست که میتوان لری را در میانة طیف زبانی فارسی و کردی در زبانهای ایرانی غربی دانست؛ افزون بر این، در صورت نمود استمراری لهجههای مختلف این زبان، تفاوتهایی به چشم میخورد. با اینکه این تفاوتها را میتوان در مواردی ناشی از ویژگیهای خاصّ هر گونه دانست، ولی در مواردی نیز این تفاوتها در نتیجۀ برخورد زبانها و تأثیر زبان فارسی بر آنها پیش آمده است. در گویش خرمآبادی، نمود استمراری مانند فارسی با صورت فعل معیّن «داشتن» به کار میرود، در حالی که در گویش بختیاری و بالاگریوهای، این صورت متداول نیست. این تنوّع، ناشی از انتقال یک نشانۀ دستوری، از زبانی به زبان دیگر است که تأثیر زبان فارسی را بر روی گویشهای مختلف زبان لری نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله ، افزون بر به دست دادن طبقه بندی از نظام نمودی لری و گوناگونیهای موجود در گونـه هـای مختلـف ایـن زبان ، تفاوت های آن با زبان فارسی نیز نشان داده شده است .
به گمان وی، نظام واجی، صرفی و نیز نظام واژگانی لری، بـا فارسـی تفـاوت دارد (مـک کینـان ، ٢٠٠٢)؛ از سوی دیگر، گویش های لری به دلیل اشتراک در بسیاری از مشخّصه هـای ابـداعی برگرفتـه از فارسی، از دیگر گویش های ایرانی غربی متمایز میشوند (مک کینان ، ٢٠٠٢)؛ ولی برخی از پژوهشـگران ، گوناگونیهای لری را ناشی از این میدانند که اینها زبان های مجزّا و بسیار نزدیک اند.
در این کتاب ، بـه صـورت صـریح عنـوان شده که هدف نویسندگان ، ارائۀ توصیف نمـودی از افعـال بختیـاری نبـوده اسـت ؛ بـا ایـن حـال ، در آن اشاره های گذرایی به نشانگرهای نمود نیز دیده میشود؛ به طور مثال ، به /e/، نشانگر نمـود اسـتمراری در این زبان اشاره شده است (انونبی و اسدی، ٢٠١٤: ١٣٠).
سلیمانی و حق بین (١٣٩٥)، در مقاله ای با عنوان «زمان دستوری و نمود در گویش لری بالاگریوه » بـه توصیف نمـود در ایـن گـویش پرداختـه انـد و نشـان داده انـد کـه در ایـن گـویش ، زمـان دسـتوری در ساخت های حال ساده ، گذشتۀ ساده ، گذشتۀ نقلی و گذشتۀ بعید دیده میشود.
همان طـور کـه در مثـال هـای زیـر از داده های ایشان دیده میشود، تمام ایـن مـوارد، زیـربخش هـایی از نمـود نامتکامـل هسـتند و بـه دیگـر صورت های اصلی نمودی مانند نمود متکامل و نمود کامل اشاره نشده است .