چکیده:
صائب تبریزی یکی از بزرگترین شاعران سبک هندیست که بیش از صدهزار بیت شعر از او به یادگار مانده است. یکی از ویژگیهای سبک هندی مضمون پردازی با استفاده از عناصر صور خیال است. شاعر این سبک تنها راه گریز از تکرار و ابتذال و بنوعی بیرون آمدن از زیر سلطه تجربه های عظیم شعری پیش از خود را در این میداند که شیوه های بیانی بدیع و نوی برای خود برگزیند که پیش از دوره او بی سابقه بوده است. در تشبیهات این دوره شاعر بدنبال خلق افقهای معنایی و تصویرسازیهای نو و بدیع است.از اینرو هر مضمون میتواند برای او از دیدگاههای مختلف عرصه تجربه و خلق جدید واقع شود. صائب تبریزی در این میان قهرمانی بی بدیلست که از یک موضوع صدها مضمون متفاوت آفریده است. یکی از این موتیوها«آینه»است که در شعر صائب با مشبه به های گوناگون مضامینی گاه دور از ذهن آفریده است.
خلاصه ماشینی:
در چهارده بیـت نیـز آینه به موارد مختلفی تشبیه شده است : خانه (پنج مورد): دل چو بیناست ، چه غم دیده اگر نابیناسـت ؟ خانة آینه را روشنی از روزن نیست (ج ٢: ١٦٠٢/٢) صفحه مشق جنون : بــس کــه آشــفته ز ســودای تــوأم ، میگــردد صفحه مشق جنون ، آینه در دست مرا(ج ١: ٥١٣/٢) گلشن : وصال گل به کسی میرسـد کـه چـون شـبنم به گلشن آینـة بـ غبـار مـی آرد (ج ٤: ٣٧١٩/٣) گل : ای بـــر روی تـــو از آینـــه گـــل صـــافتر فتنة روی زمین زلف تو را در زیرسر(ج ٥: ٤٥٩٨/١) آب : هرکـه را آینـه چـون آب مـصفا شـده اسـت با گل وخار ز روشن گهری میسازد(ج ٤: ٣٣٩٧/٦) صبح : از مـــا متـــاب روی کـــه از آه نیمـــشب بسیار صبح آینه را شام کرده ایم (ج ٥: ٥٨٧٣/٣) چشمه : ز چـــشمة آینـــه جویبـــار گـــردد صـــاف صفای عالم ایجاد درصفای دلست (ج ٢: ١٧١٢/٦) صدف : تــا از عــرق شــده اســت گهربــار روی یــار لب باز کرده است صدف وار آینه (ج ٦: ٦٦٤٨/٣) دل : از نقش ، ساده چون دل بی مدعا شـده اسـت در عهد او ز حیرت سرشـار آینـه (ج ٦: ٦٦٤٨/٥) دست کریم : دســت کــریم آینــة ســیماب گوهرســت ابر بهار را به تقاضاچه حاجتست ؟ (ج ٢: ١٨٧٤/٤) آینه در جایگاه مشبه به بخش عمده ای از کاربرد بلاغی آینه به این بخش تعلق دارد و صائب در اشعار خود، موارد مختلف و متعددی را به آینه تشبیه کرده است : ١.