چکیده:
نوشتار حاضر جستاری کوتاه در بررسی حکمت عملی در دیوان پروین اعتصامی است که سخن شیرین و سرشار از نکات ظریف حکمت آموز،دغدغه های عمیق انسانی و مشکلات روحی و فکری معاش آدمیان را با وجود بهره گیری از تکنیکهای قوی و پخته شعر کلاسیک بیان میدارد و تناسب و سنخیت اشعار وی را با توجه به نیازهای عصر حاضر بازگو میکند. تبیین نظریه پروین در باب رابطه انسان با خود ،خانواده و محیط اجتماعیش، در حوزه تفکر زیبا و جامع وی،هدف این مقاله است. این مقاله در سه بند نگاشته شده است :الف) مقدمه: تعریف و بیان مفهوم حکمت ازدیدگاه چند تن از فلاسفه و اندیشمندان و زیر شاخه های آن (حکمت نظری و عملی) ب) حکمت عملی از دیدگاه پروین اعتصامیج) شاخه های حکمت عملی (اخلاق فردی،تدبیر منزل، سیاست مدن، از دیدگاه بزرگان حکمت و فلسفه و پروین اعتصامی)
خلاصه ماشینی:
پروین همواره از مقام و شأن والای انسانیت سخن بمیان آورده و پرستش دنیا و مافیهـا را نکوهش کرده و آن را دون رتبه و مقام خلیفة الهی انسانی میشمارد و میگوید: چــرخ و زمــین بنــدة تــدبیر توســت بـنـــــده مــــشو در هـــــم ودینـــــار را روح گرفـتـــار و بــه فکـــر فـــرار فـکـــــر همــــین اســــت گـرفتـــــار را آیـنـــــة تـوســـــت دل تابـــــناک بــــستـر از ایـــــن آینـــــه زنـگـــــار را 1 رو گهــری جــوی کــه وقــت فــروش خـیــــره کنــــد مــــردم بـــــازار را بنابراین سخنان ، وی حکمـت والا را در درک ویـژة انـسان و حـق و حقیقـت میـشمارد و پیوسته چگونگی رفتار و کردار آدمی و بایدها و نبایدها را بـه وی یـادآور میـشود؛ تـا نـور معرفت و درک حقایق عالم را که غایت و هدف مقام انسانی است به وی بیاموزد.
بــر ســر آنـــست نفــس حیـــله ســاز کــه کنــد راهــی ســوی راه تــو بـــاز تـــــا در آن ره سربـپیچانــــــد تـــــو را ونـــدر آن آتــــش بـــسوزانـد تـــو را 4 اهـــرمن هرگـــز نخواهـــد بــــست در تــا تــو را مــی افتــد از کــویش گــذر ١ - همان ،ص ٣٤٤ ٢ - همان ،ص ١٢٢ ٣ - همان ٤ - همان ،ص ٩٥ وی سپس به میوة جان آدمی که همانا علم و فضل است توجه ویـژه ای داشـته ١ و ابتـدایی ترین و اساسی ترین نیازهـای زنـدگی بـشری و از گهـواره تـا گـورش را جلـوه ای از آن میشمارد و بر این باور است که انسان تنها در پرتو کسب علم و دانش به عنـوان موجـودی هدفمند و اندیشه ورز به اهداف و آرمانهـای خـویش دسـت یازیـده ، قلـة رفیـع سـعادت مطلوب خویش را فتح مینماید.