چکیده:
در اﯾﻦ ﺟﺴﺘﺎر دﯾﺪﮔﺎهﻫﺎی ﻋﺒﺪاﻟﮑﺮﯾﻢ ﺟﯿﻠﯽ در ﺧﺼﻮص ادﯾﺎن ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ، ﻧﺸﺎن داده ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺟﯿﻠﯽ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻧﻈﺮﯾﻪ اﻟﻪاﻟﻤﻌﺘﻘﺪ اﺑﻦﻋﺮﺑﯽ ﭼﮕﻮﻧﻪ در ﻣﻮرد دﯾﮕﺮ ادﯾـﺎن (ﺑﺖﭘﺮﺳـﺘﺎن، اﻫـﻞ ﻃﺒـﺎﯾﻊ،دوﮔﺎﻧﻪﭘﺮﺳﺘﺎن، ﺑﺮاﻫﻤﻪ، ﯾﻬﻮد، ﻣﺴﯿﺤﯿﺖ و ...) ﻗﻀﺎوت ﮐﺮده اﺳﺖ. ﻋﻼوهﺑﺮ اﯾﻦ، ﮔﺰارشﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺟﯿﻠﯽ در ﺑﺎب ادﯾـﺎن ﺑﯿﺎن ﻣﯽﮐﻨﺪ در ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻮارد ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺑﺎ آﺛﺎر دﯾﮕﺮ و ﻧﺎﺷﯽ از ﻧﻈﺮﯾﺎت دﯾﮕﺮ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎن ﺗـﺎ ﻋﺼـﺮ ﺧـﻮﯾﺶ اﺳـﺖ. در اﯾـﻦ ﻣﯿﺎن، ﺗﻔﺴﯿﺮ ﺟﯿﻠﯽ از دﯾﻦ اﺳﻼم، ﺗﻔﺴﯿﺮ وﯾﮋهای اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ ﺣﻘﯿﻘـﺖ ﻣﺤﻤـﺪی در دﯾـﺪﮔﺎهﻫﺎ و ﻧﻈﺮﯾـﺎت ﺟﯿﻠﯽ، او ﺗﻌﺒﯿﺮ دﯾﻦ ﮐﻠﯽ را در ﻣﻮرد دﯾﻦ اﺳﻼم ﺑﻪ ﮐﺎر ﺑﺮده و دﯾﻦ ﺳﺎﯾﺮ اﻧﺒﯿﺎء را دﯾﻦ ﺟﺰﺋﯽ داﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ.«دﯾﻦ ﮐﻠﯽ» در اﯾﻦ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﻧﺎﺷﯽ از ﻣﻌﯿﺖ ﮐﺒﺮی و ﻣﻘﺎم ﺟﻤﻊاﻟﺠﻤﻌﯽ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ص) اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻋﻮاﻟﻢ وﺟـﻮد و ﻣﺮاﺗـﺐ ﻫﺴـﺘﯽ و ﺗﻤﺎﻣﯽ اﺷﺨﺎص اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺣﻀﻮر دارد. اﯾﻦ ﺣﻀﻮر ﺑﺎ ﻇﻬﻮر «وﺟﻪاﻟﻠﻪ» در ﻣﮑﺎﺷﻔﺎت ﻋﺮﻓﺎ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ دارد.
خلاصه ماشینی:
پرسش های اساسی تحقیق از این قرار است : -تأویلاتی که جیلی در باب ادیان بیان کرده اسـت مبتنـی بر چه دیدگاههایی از ابن عربی و یا عرفای پیشین است ؟ -آیا توصیفاتی که جیلی ذکر میکند صرفا متـأثر از ابن عربی است یا از منابع دیگر بهره برده است ؟ -آیا گزارشهایی که جیلی بیان میکند با آنچه که در کتب ملل و نحل آمده است مطابقت دارد؟ دیدگاه جیلی نسبت به دیگر ادیان در مقایسه با دین اسلام چگونه است ؟ تحقیقاتی که تاکنون درباره آراء جیلی در باب ادیان صورت گرفته است ، عبارتاند از: مقاله «تثلیث از دیدگاه ابن عربی و عبدالکریم جیلی» از علی اشرفامامی و مقاله «موسی (ع) و عیسی (ع) در انسان کامل جیلی» از محمدعلی یوسفی.
تحقیق دوم در راستای تأویلات جیلی از مسائل مهم دو دین یهودیت و مسیحیت است ، مباحثی چـون: رفـتن حضـرت موسـی (ع) بـه کـوه طـور، مکالمه خداوند با وی و تفسیر مضامین الواح تورات و همینطور تفسیر محتـوای انجیـل ، مسـئله تثلیـث در مسیحیت ، چگونگی اعتقاد مسیحیان به الوهیت عیسی و آنچه که موجب کفر و خطای آنان شده اسـت .
ابن عربی با استناد به آیه «فأینمـا تولـوا فـثم وجـه الله » یعنی «به هر جا رو کنید آنجا وجه خداست » (بقره: ۱۱۵)، این اشاره را درک میکنـد کـه خداونـد در مکانی از مکانها نیست و چون وجهشی حقیقت آن شیء است که حق در آن حضور دارد، پس او در همـه جا هست (ابن عربی، فصوص الحکم ، ۱۵۸).
از نظر جیلی این طوایف از زیادی تعداد نامتناهیاند اما مدار همه بر ده طایفه است که عبارتاند از: بت پرستی: به عقیده جیلی، کفار خداوند را از حیث ذات عبادت میکنند.