چکیده:
ترادف پدیدهای مشترک میان زبانهای مختلف است و زبانشناسان دنیا، نظرات گوناگونی درباره آن دارند. زبانشناسان متاخر، علت این اختلاف را نبود تعریف دقیق و جامع از این مسئله دانستهاند و پس از بیان تعریف ترادف، ترادف کامل در حیطه لغت را انکار نمودهاند؛ این مقاله به اثبات ترادف کامل در حیطه مصداق و براساس سیاق آیات قرآن میپردازد.
پژوهش حاضر سعی دارد، ضمن واکاوی معنای لغوی برخی از واژهها، بر اساس قرائن درونمتنی و برونمتنی آیات (سیاق)، ترادف کامل را در این دسته از واژگان و در حیطه مصداق اثبات کند.
سامانه ترادف رهنمون این معناست که بافتهای مختلف آیات، توسعه ترادف واژهها را به وجود آورده است؛ بنابراین میتوان گفت: قرآن به زبان عربی غنا بخشیده و موجب زایش و توسعه واژههای مترادف گردیده است.
خلاصه ماشینی:
المنجد نیز در کتاب الترادف فی القرآن، حدود بیست واژه و مترادفهای آنها را آورده است و پس از بررسی معنای لغوی واژگان، در بیان تفاوت معنایی آنها، بیشتر بر لغت تکیه کرده و هرچند به ظاهر آیات قرآن و گاهی نیز به اقوال مفسران استناد نموده است، ولی به قرائنی که این معنا را نشان میدهد، اشاره نکرده است.
در ادبیات عرب در حیطه ترادف، برخی از موارد اشتراک و افتراق بیان شده است، ولی با توجه به اینکه میزان و اساس، خود قرآن است و الفاظ در قرآن به گونهای ساماندهی شدهاند که علاوه بر معنای خاص لغوی، بر اساس سیاق، معانی گوناگونی بهخود گرفتهاند، ترداف کامل زمانی است که دو لفظ به طور کامل بر هم منطبق باشند و اهل زبان هیچ تفاوتی بین آنها احساس نکنند و در همۀ بافتها بتوانند جایگزین یکدیگر شوند (مختار عمر، 1385: 179-186) خلاصه نظر چند زبانشناس معاصر پالمر: ترادف را هممعنایی خوانده و این هممعنایی را در میان واژهها صحیح نمیداند، زیرا دو لفظ هممعنا باید بتوانند در همۀ جایگاهها به جای یکدیگر بنشیند و از نظر او چنین دو واژهای هیچ وجود خارجی ندارد (پالمر، 1366: 105).
شیوۀ گزینش این واژهها به این صورت است که در کتابهای ترادف (المنجد، 1997: 318)، واژههای «ثقف»، «لقی»، «وجد» و «ألفی» در یک دستهبندی معنایی قرار گرفته است و در طی انجام این پژوهش به واژههایی برخورد شد که هرچند از نظر لغت ارتباط معنایی با ثقف ندارند، ولی در قرآن، به واسطۀ قرائن برونمتنی و درونمتنی و قرار گرفتن در سیاق آیۀ خاص، معنایی نزدیک و حتی مترادف ثقف به خود گرفتهاند؛ واژههایی مانند: «غلب»، «أسر»، «رأی» و «علم» که بعد از بررسی لغوی این واژگان، در بخش دوم، نحوۀ ترداف آنها همراه با سیاق آیات قرآن خواهد آمد.