چکیده:
توسعه از جمله مفاهیمی است که بسیاری از دولتهای جهت نیل به آن، تغییراتی را در ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود به وجود میآورند. تحقق پدیده توسعه، مستلزم ایجاد تغییر در نظام باورهاست. پاتریمونیالیسم نیز از جمله مفاهیم پایدار فرهنگ سیاسیایران دوره قاجار و پهلوی است که برغم وقوع انقلاب مشروطه و شکلگیری مؤلفههای جدیدی مبنی بر فرهنگ سیاسی مشارکتی، همچنان تداوم یافت. اما با وقوع انقلاب اسلامی، گسستی در جهت همسویی با توسعه فرهنگی ایجاد شد. گزارههای موجود در فرهنگ پاتریمونیالیستی از آنجا که به انفعال افراد در جهتگیری نسبت به نظامسیاسی میانجامد، با مؤلفههای توسعهفرهنگی که بر مبنای مشارکت شهروندان و کنشفعالانه آنان نسبت به نظامسیاسی است، فاصله بسیاری دارد. نوشتار حاضر بر آن است تا تاثیر تداوم فرهنگ پاتریمونیالیستی ایران را به عنوان عنصری ثابت در فرهنگ سیاسی قاجاریه و پهلوی بر توسعه فرهنگی این دو دوره با بهرهگیری از نظریه ساختیابی آنتونی گیدنز، به روش توصیفی و تحلیلی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. بر اساس نظریه گیدنز، ناکارآمدی توسعه فرهنگی در ایران دوره قاجاریه و پهلوی متاثر از ساختار اقتدارگرا است که توسط کارگزاران مرتبط با این ساختار بازتولید شده است.
خلاصه ماشینی:
نوشتار حاضر بر آن است تا تاثیر تداوم فرهنگ پاتریمونیالیستی ایران را به عنوان عنصـــری ثابت در فرهنگ ســـیاســـی قاجاریه و پهلوی بر توسعه فرهنگی این دو دوره با بهره گیری از نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز، به روش توصیفی و تحلیلی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
اما در دوره مشروطه نیز به دلیل اقدامات درازمدت کارگزاران بازاندیش و تحول خواه ، خوانشی جدید و متمایز از فرهنگ پاتریمونیالیســـتی در ایران ایجاد شـــد که اگر اســـتمرار مییافت و به ســـاختاری ریشـــه دار و غیرقابل تغییر تبدیل میشـــد، میتوانســـت در شـــتاب بخشـــی به توســـعه فرهنگی و ســـیاســـی جامعه ایران موثر باشـــد،اما به دلیل تکرار کردارهای پاتریمونیالیسـتی گذشـته و ضـعف زیرسـاخت های مشـروطه ، در بلندمدت به نتیجه مطلوبی نرسـید و مجددا همان سـاختار پاتریمونیالیسـتی با مشـخصـه های فرهنگی چون فقدان نقد و پرســش گری، فســاددولتی، مقرب ســالاری و...
یافته های پژوهش حاکی از این است که توسعه مطلوب با وجود تلاش هایی که توسط کارگزاران بازاندیش به ویژه در دوره مشـروطه برای حرکت به سـمت توسـعه انجام شـد، به دلیل وجود سـاختار / ســیاســی نامناســب برخاســته از فرهنگ اســتبدادی و پاتریمونیالیســتی و هم چنین عملکرد نامناســب کارگزاران اجرایی و کارشــکنی نخبگان با شــکســت مواجه شــد.
در این راســتا نخبگان تحول خواه زیادی در ایران بر آن شــدند تا با بازاندیشــی در ساختار، موقعیت ساختار پاتریمونیالیستی را متزلزل نموده و زمینه های لازم را برای تغییر در فرهنگ رایج جامعه جهت نیل به توســـعه فرهنگی ایجاد نمایند اما در این راه ناکام ماندند.