چکیده:
اصول و قواعد دادرسى به همراه تشریفاتش محتویات دادرسی مدنی مى باشند. اصول دادرسى که موجد قواعد هستند، بنیان دادرسى عادلانه را مىگذارند و این قواعد مقدمات رعایت اصول را فراهم مى کنند. از اصول دادرسى اصل بى طرفى دادرس است که مفهومى مجزا از اصل استقلال دادرس دارد. هدف از این نوشتار کسب شناخت از اصل بی طرفی دادرس و احصاء قواعد ناشی از آن میباشد. مسأله مطرح این است که این اصل چه قواعدی را در دادرسی مدنی ایجاد میکند و برای یافتن پاسخ، مقدمتاً باید شناخت مناسب از مفهوم و مبنا اصل بیطرفی کسب نمود. در این راستا تلاش شده با توصیف دقیق این اصل از طریق تحلیل مقررات قانونی، قواعد ناشی از آن را احصاء نمود. به عنوان نتیجه میتوان گفت؛ اصل بىطرفى دادرس قواعد منع تحصیل دلیل، رفتار مساوى با طرفین، علنى بودن دادرسى و توجیه راى را ایجاد میکند. بنابر ضرورت کارآیى دادرسى به جاى کشف حقیقت و فصل خصومت، دادرس در فرآیند رسیدگى جهت احراز موضوع همکارى فعالانهای با طرفین دادرسى دارد، لیکن در جهت حفظ بى طرفى از تحصیل دلیل براى طرفین ممنوع است. در جهت اجرای این اصل، قانونگذار لوازم رفتار مساوى با طرفین را در مقررات پیش بینى کرده است. مبناى علنى بودن دادرسى حفظ بى طرفى دادرس به واسطه امکان نظارت عمومى بر اقدامات و تصمیمات دادرس است. براى اینکه بى طرفى دادرس در رسیدگى در راى وى هم منعکس شود، راى دادرس باید به واسطه استناد و استدلال موجه باشد تا نظر قضایى دادرس تلقى شود.
خلاصه ماشینی:
International Institute for the unification of Privite Law, (UNIDROIT).
» مصادیق عدم بیطرفی با عدم استقلال فرق دارد، لیکن در دادرسی دادگاه ها ضمانت اجرایـی کـه معمولا برای عدم بیطرفی وجود دارد، یکی؛ تخلف انتظامی بودن نقض این اصل و دیگـری هـم ایـن است که گاهی به صورت خاص به استناد قانون اقـدام صـورت گرفتـه بـا نقـض بـیطرفـی رفـع اثـر میگردد، حال آن که در دادرسی دادگاه ضمانت اجرای عدم استقلال رد دادرس است که بـه صـورت مشخص مصادیق آن در مواد قانونی پیش بینـی شـده اسـت ، همچنـین بـرخلاف اسـتقلال ، مجـرای بیطرفی تمام جریان دادرسی است و ایـن مهـم بـه ویـژه از مـواد ٢، ٣ و ٩٣ قـانون آئـین دادرسـی کیفری مصوب ١٣٩٢ مشهود میباشد.
1 ٢-٢ قاعده رفتار مساوی با طرفین لزوم رفتار مساوی و برابری آیینی طرفین در دادرسی از نتایج ضرورت برابـری اشـخاص در اجتماع است و در حقوق دادرسی این مهم از اصل بیطرفی دادرس استنتاج میگردد و در اکثر نظام های حقوقی اصلی اجباری برای دادرسـی اسـت (جنیـدی، ١٣٧٦، ١٣٤).
The details of the circumstances and facts as یکی از اموری که باید رعایت گـردد، توجیـه رای اسـت کـه قاعـده ای در چـارچوب اصـول راهبردی حاکم بر دادرسی بوده و منجر به پذیرش آراء از سوی طرفین و عرف میگردد (غمامی و محسنی، پیشین ، ١٥٨) و اتقان و استحکام آراء نیز منوط به رعایت ایـن قاعـده در منطـوق و اسباب رای است (عموزاده مهدیرجی، ١٣٩٠، ٢٤٥).