چکیده:
«فطرت»، امری تکوینی و جزئی از سرشت انسان است که به بعد روحی و معنوی او مربوط میشود. در وجود این فطرت الهی، که زمینهای برای خداجویی و خداشناسی فطری است، در میان متفکران اسلامی اختلافی نیست. به نظر میرسد، اختلاف بر سر چگونگی راهکارها، و روشها، در اثبات فطرت و ویژگیهای امور فطری و رابطه آن با دین است. ازاینرو، تقریرهایی متنوع و تا حدی متفاوت در آثارشان وجود دارد. این مقاله، با روش توصیفی ـ تحلیلی بر آن است که با استناد به دیدگاه اندیشمندان معاصر اسلامی، که برگرفته از قرآن و سنت الهی است، به اثبات وجود فطرت و جایگاه آن بپردازد.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که اندیشمندان اسلامی، برای وجود فطرت در آدمی، از راهکارهایی همچون شهود باطنی و عرفانی، شواهد تاریخی و تجربی، ادله عقلی و نقلی استفاده کردهاند که مهمترین آن، استدلال عقلی است و سایر راهکارها تاییدی بر آن محسوب میشود.
خلاصه ماشینی:
فطرت، امام خمینی(، آیتالله مصباح، علامه طباطبائی، آیتالله شاهآبادی، شهید مطهری، آیتالله جوادیآملی مقدمه یکی از چالشیترین مباحث انسانشناسی در طول تاریخ، بحث دربارة وجود فطرت و سرشت انسانی است که ازاینرو، منشأ دیدگاههای مختلف و متنوعی نیز گردیده است.
ازدیرباز این سؤال مهم وجود داشته که آیا انسان از آغاز تولد، فطرت و سرشت دارد و یا فاقد آن است؟ آیا اندیشمندان اسلامی در باب اثبات وجود فطرت در آدمی از روشها و راهکارهای یکسانی بهره بردهاند؟ چه خصوصیات و ویژگیهای خاصی برای امور فطری در نظر گرفته و اثبات نمودهاند؟ مقصود از فطرت دینی چیست؟ و دارای چه ویژگیهایی است؟ همة اندیشمندان معتقدند که نظریة فطرت از آغاز تاکنون، به عنوان نظریة انسانشناختی دینی، انسانشناختی فلسفی ـ عرفانی و نظریة روانشناختی و معرفتشناختی مطرح بوده و در آثار متعددی از آن بحث شده است.
چنانکه علامه طباطبائی بیان میکند: «فطرت اساس و بناء نوع و به معنای ایجاد و ابداع میباشد»، یعنی طبق این فطرت یا آفرینش خاص، انسان به سوی شیوه خاصی از زندگی، با غایتی مشخص، گرایش داشته و به سمت آن هدایت شدهاست.
البته امام خمینی( بهاین نکته اشاره میکند که گرچه در حدیث فوق و نیز برخی احادیث، فطرت در آیه شریفه، به توحید تفسیر شده است، اما این بیان مصداق اتم است و منحصر به آن نیست و مصادیق دیگر فطرت، چنانکه در روایات دیگر آمده است، عبارت از معرفت، اسلام و دین است.
همچنین فطرت در کانون زندگی انسان، ضرورت دارد که این نیاز از سوی انسان به شریعت و فطرت، خود ذاتی و حقیقی است.