چکیده:
این پژوهش به بررسی تطبیقی رضایت باطن در معنویت مدرن و معنویت دینی، پرداخته و نقاط اشتراک و افتراق آن دو را، با روش تحلیلی ـ توصیفی و با استناد به آیات و روایات مورد بحث و بررسی قرار میدهد. این دو معنویت، بر چگونگی برخورد انسان با امور تغییرناپذیر در دنیا، به طور یکسان تاکید دارند. از نگاه این دو معنویت، تمام ساحتهای انسان، باید در یک مسیر حرکت کرده، همه بر یکدیگر منطبق باشد. اساس پذیرش یک دین، بررسی عقلانی آن است. اما تفاوت این دو در این است که، معنویت مدرن، رضایت باطن و آرامش را مقصود و هدف نهایی همة ادیان میداند. رضایت باطن را بدون توجه به محوریت خداوند تبیین میکند. اما معنویت دینی، رضایت باطن را در پرتو خدا باوری و خداخواهی میسر میداند و سازوکارهایی نیز ارائه میدهد. در این معنویت، رضایت خداوند، هدف نهایی است. رنج در معنویت مدرن، غیرموجه و در معنویت دینی، وسیلة تکامل است.
خلاصه ماشینی:
سوال اصلی این است که رضایت باطن یعنی آرامش، شادی و امید، در معنویت مدرن و معنویت دینی چگونه قابل تبیین است؟ سؤالات فرعی نیز بدین قرار است: رضایت باطن در معنویت مدرن چیست؟ پیشفرضهای عوامل رسیدن به آرامش، در معنویت مدرن چیست؟ معنویت دینی، چگونه قابل تبیین است؟ رضایت باطن در معنویت دینی چیست؟ توجه به آرامش انسان در دین، چگونه قابل تبیین است؟ پیشینة پژوهش به نظر میرسد، در رابطه با این موضوع، به طور خاص اثری منتشر نشده است.
معنویت مدرن فهمی جدید از معنویت است که با مدرنیته سازگاری دارد (ملکیان، 1381، ص273)؛ فرایندی که فرآوردة آن کمترین درد و رنج ممکن در زیست این دنیایی است (همان، ص 370و372) و نهایتا، برای شخص رضایت باطن را به ارمغان میآورد.
البته در معنویت، یک نوع اخلاق خاص حاکم است، ولی به این معنا نیست که هر که اخلاقی زندگی کند، معنوی است.
پس از بیان عوامل رسیدن به آرامش، بیان دو نکته ضروری است: اگرچه معنویت مدرن از دین و عرفان و روانشناسی استفاده میکند، ولی هیچ بعد متافیزیکی در آنها وجود ندارد و فقط به آزمایش تکیه میکند.
آنچه خداوند برای انسان در نظر گرفته، این چنین آرامش و آسایشی است.
اگر انسان در برابر اینها صبر پیشه کند، تسلیم باشد و سعه صدر نشان دهد، خداوند آنچه را خیر است برای آنها قرار خواهد داد که هم از اضطراب آنها میکاهد و هم موجب آرامش و رضایت آنها از زندگی میشود.
اما در نقاط افتراق این دو باید گفت: آنچه معنویت مدرن بیان کرده، در پرتو خداباوری و خداخواهی نیست و اساسا بدون توجه به وجود خدا طرح شده است.