چکیده:
مقاله حاضر، به هدف بررسی دیدگاه شهید صدر درباره روش نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی، به سوالات زیر پاسخ میدهد: «روش ابداعی شهیدصدر در نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی چیست؟ و نقاط قوت و ضعف آن چیستند؟» برای پاسخ به این سوالات ابتدا با روش توصیفی، ضمن استخراج بنیانهای دینشناختی و علمشناختی روش شهید صدر، فرایند پنج مرحلهای اکتشاف نظریه اسلامی از نگاه وی را توصیف و سپس با روش تحلیلی- انتقادی، نقاط قوت و ضعف آن را نشان دادهایم. این تحقیق نشان داد که اموری مثل «توجه به واقعیتها»، «برخورداری از نگاه اجتماعی»، و «توجه به نقش نظریهپرداز در فرایند اکتشاف» از نقاط قوت دیدگاه شهید صدر و در مقابل، «بیتوجهی به مبانی معرفتشناختی، انسانشناختی و ارزششناختی»، «تلقی پزیتیویستی از علم و انکار علم دینی»، «تکیه بر فتاوای مجتهدان دیگر»، «بیتوجهی به ضوابط، قواعد و مقاصد فکر اسلامی»، و «عدم ارائه مکانیزیمی برای نگاه مجموعی به متون دینی» از نقاط ضعف آن به شمار میروند
خلاصه ماشینی:
بر این اساس، به این سؤالات پاسخ داده خواهد شد که شهید صدر، که در شمار اندیشمندان بزرگ و تأثیرگذار معاصر است، چه روشی برای نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی بیان میکند؟ مفروضات بنیادین این مدل نظریهپردازی چیستند و آیا آن مفروضات درستاند یا خیر؟ فرضیه تحقیق به اعتقاد نگارنده، اگرچه الگوی ابداعی شهید صدر در زمان خود و در نوع خود، ابتکاری و نوآورانه بوده و خود وی نیز با اتکا به همان مدل توانست در برخی از حوزهها، مثل اقتصاد و جامعهشناسی و تاریخ، ابتکارات ارزشمندی داشته باشند، این الگو بهدلیل اتکا بر برخی از مفروضات نادقیق و همچنین بهدلیل نادیده گرفتن برخی از مراحل لازم برای اکتشاف نظریة اسلامی، مثل ضوابط، قواعد و مقاصد اسلامی، نمیتواند یک مدل موجه و معیار، برای نظریهپردازی اسلامی در علوم انسانی تلقی شود.
(صدر، 1410 الف: 378 ـ 374) این مفاهیم هرچند بهطور مستقیم جزء احکام اسلامی بهشمار نمیروند، مبنایی برای فهم و اکتشاف احکاماند؛ یعنی کمک میکنند تا مکتب اقتصادی، سیاسی یا اجتماعی اسلام کشف شود؛ برای نمونه، این گزارة اسلامی که «خداوند مالک همة هستی است»، از نگاه شهید صدر یک «مفهوم» اسلامی معرفی شده است؛ یا اعتقاد به ارتباط هستی با خداوند، یکی از مفاهیم اسلامی است؛ یا این باور که جامعة بشری، پیش از وصول به مرحلة چیرگی عقل و تفکر، از مرحلة فطرت و غریزه عبور کرده است: «کان الناس أمة واحدة فبعث الله النبیین»، (بقره / 213) یک مفهوم اسلامی دربارة جامعه است.