چکیده:
در این تحقیق به ارزیابی رابطه بین محافظه کاری و ریسک ورشکستگی با استفاده از مدل اولسون در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای انجام این تحقیق نمونه ای از 102 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب گردیده است. متغیر های پژوهش مورد شناسایی قرار گرفته و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از داده های به دست آمده از نرم افزار ره آورد نوین و بانک اطلاعاتی اداره آمار شرکت بورس، برای محاسبه متغیر های پژوهش از نرم افزار Excel استفاده شده است. این داده ها جهت آزمون فرضیه ها توسط نرم افزار Spss به کمک آماره های توصیفی و استنباطی نظیر تحلیل همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
داده ها از بین سالهای 1387 تا سال 1392 گردآوری و مورد آزمون قرار گرفته اند که از تعداد 604 سال-شرکت تعداد 269 داده سال توسط مدل اولسون ورشکسته تشخیص داده شدند. نتایج حاکی از این مطلب بود که بین محافظه کاری و ریسک ورشکستگی با استفاده از مدل اولسون رابطه معنی داری به صورت معکوس وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
com چکيده در اين تحقيق به ارزيابي رابطه بين محافظه کاري و ريسک ورشکستگي با استفاده از مدل اولسون در شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است .
واژگان کليدي محافظه کاري ، ريسک ورشکستگي ، مدل اولسون مقدمه اطلاعات حسابداري در صورت هاي مالي متجلي مي گردد، سرمايه گذاران هميشه به طور ثابت و يکنواخت از اطلاعات حسابداري استفاده مي کنند بدون آن که اين اطلاعات را از نظر تغييرات انجام شده در روش هاي حسابداري تعديل کنند و يا به نحوه محاسبه آن توجهي داشته باشند (هندريکسون ١، ١٩٨٢).
ادبيات پژوهش تعاريف مختلف محافظه کاري قاعده اقل بهاي تمام شده يا بازار براي حسابداري موجودي کالا(بولتن تحقيقاتي حسابداري شماره ٣ ٤٥ ،کميته رويه هاي حسابداري ١٩٥٥) شناسايي نامتقارن نتايج مورد انتظار آتي عمليات متوقف شد ه (هيات اصول حسابداري، بيانيه شماره ٤٣٠) و کاهش ارزش دارايي هاي ثابت براي انعکاس نابايي آنها،و در عين حال عدم تجديد ارزيابي بابت افزايش ارزش آنها (بيانه شماره ٥، هيات اصول حسابداري) بنابراين محافظه کاري منجر به افزايش احتمال شناسايي سريع تر اخبار بد نسبت به اخبار خوب مي شود.
10 Unconditional Conservatism 11 Basu </رجوع شود به تصویر صفحه> هر دو نوع محافظه کاري موجب ارائه کمتر از واقع ارزش دارايي ها مي گردند، ولي تفاوت آنها در توان شان در القاء اطلاعات جديد در صورت هاي مالي است (بال و شيواکومار١٢، ٢٠٠٥).
در واقع اينگونه برآورد مي شود ضريب منفي محافظه کاري نشان مي دهد به ميزان افزايش در محافظه کاري ريسک ورشکستگي کاهش مي يابد يعني کاهش محافظه کاري حسابداري عاملي تاثير گذار در بوجود آمدن ريسک ورشکستگي طبق مدل اولسون مي باشد.