چکیده:
نقش اسوه و الگو در تکوین شخصیت آدمی و سعادت وی انکارناپذیر است. به همین سبب در آموزههای دینی و دیگر علوم نیز به بحث الگوبرداری پرداخته شده است. واژهی «اسوه» در این موضوع نقش کلیدی داشته و پرکاربرد است ولی به مرور زمان معنای اولیهی آن مغفول واقع شده و غالباً فهم صحیح و کاملی از کاربردهای قرآنی و حدیثیِ «اسوه» صورت نگرفته است. در این مقاله، معنای اصیل واژه اسوه، کاربردها و اقتضائات آن بازکاوی شده تا از این رهگذر مراد نصوص دینی بهتر تبیین گردد. چنانکه واژه اسوه دو معنای کلّی دارد: معنای اولیه آن مداوا، علاج و مرهمی است که درد، غم یا سختی امور را کاهش میدهد و معنای ثانوی آن معادل الگو و مقتداست که امروزه بیشتر بهکار برده میشود.
خلاصه ماشینی:
4 غیر از اشاره مستقیم کلام الله به اسوه بودن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و ابراهیم خلیل علیهالسلام، درباره دیگر پیامبران الهی، گرچه صریحاً سخن از تأسّی و الگوبرداری جامعه انسانی از آنان نیست، امّا آنان را نیز میتوان الگوی مؤمنان راستین دانست؛چرا که خدای سبحان در قرآن کریم، سنّت و سیرت پیامبران را بازگو میکند و چون قرآن (با اینکه از تاریخ، سخن میگوید) کتاب تاریخ نیست، پس بیان سرگذشت انبیا در قرآن، باید حکمتی داشته باشد و یکی از مهمترین حکمتها، اسوهسازی و الگوپردازی شایسته برای مؤمنان است.
اسوه در این توقیع شریف معرفی مینمایند؟ در بررسی که صورت گرفت، در همه پژوهشهایی که به این روایت پرداخته شده بود، همان برداشت اولیه از کلمه اسوه را برگزیده و بر اساس این نقل، حضرت صدیقه را الگوی تمامعیار 1 و مقتدای امام عصر 2 و در نتیجه همه شیعیان معرفی کردهاند، ولی آیا روایت مذکور در صدد بیان این معناست یا گویای مطلب دیگری است؟ در ادامه به برخی از برداشتهای پژوهشگران در این باره اشاره میگردد: یکی از نکات درباره حضرت علیهالسلام، سخن ایشان درباره حضرت زهرا علیهاالسلام است که فرمودند: «فی ابنة رسول الله لی اسوة حسنة؛ الگوی خوب من دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است» رفتار او، کردار او، گفتار او؛ و حضرت را به عنوان یک الگو برای جامعه مطرح میکنند و زنان در این بحث نقش مهمی دارند.