چکیده:
بنیادی ترین مسئله در حوزه معرفت شناسی دینی، که دشوارترین آنها نیز
هست، معیار صدق گزارههای ظنی و جزمی دین است. از منظر ما برای معرفت
به دین، جزم و علم متعارف و اطمینان کفایت می کند. بر اساس این نگرش،
یعنی کفایت علم متعارف یا جزم، معیار صدق این گونه معرفتها چیست؟ در
پاسخ به این مسئله، چندین معیار برای ارزیابی معرفتهای اطمینانی یا
جزمی می توان برشمرد. در این مقال، هر یک از راه حلهای مزبور را
بررسی کرده ایم، که مهم ترین آنها دکترین حجیت در معرفت شناسی دینی و
راهبرد شهید صدر در حل مسئله استقراست.
این راه حلها در صورتی قابل استنادند که نتوانیم گزارههای ظنی،
جزمی و یقینی بالمعنی الاعم دین را بر گزارههای یقینی بالمعنی الاخص
مبتنی بدانیم. اما اگر بتوانیم آن معرفتها و گزارهها را بر گزارههای
یقینی بالمعنی الاخص مبتنی بدانیم، نیازی به آن راه حلها نیست. از نظر
ما چنین ابتنایی ممکن است.
خلاصه ماشینی:
اعتبار ذاتی یقین ، گزاره های تعبدی و غیرتعبدی، یقین ذاتی و موضوعی ، آموزه حجیت ، احتمال ، تحدی با نگاهی هرچند گذرا به دین ، می توان بدین نتیجه رهنمون شد که در بخش هایی از دین ، دست یابی به معرفت یقینی بالمعنی الاخص ممکن است ، و نیز در بخش هایی از دین که تحصیل چنین معرفتی ممکن است ، تحصیل آن لازم نیست ، بلکه علم متعارف (اطمینان ) یا حداکثرО یقین روان شناختی (جزم ) کفایت می کند.
(١) اکنون با پرسشی اساسی و بسیار دشوار روبه رو می شویم : در صورت کفایت علم متعارف یا یقین روان شناختی ، چگونه می توان صدق این گونه معرفت ها را، که با جهل مرکب و عدم مطابقت با واقع نیز سازگارند، اثبات کرد؟ آیا راهی برای احراز صدق این گونه گزاره ها وجود دارد؟ معیار صدق آن ها چیست ؟ به نظر می رسد مسئله ذکر شده دشوارترین مسئله ای است که بشر از دیرباز تاکنون با آن روبه رو بوده است .
بدین سان ، نگرش یاد شده ، مستلزم این مسئله دشوار است که از منظر معرفت شناسی چه راه حلی برای ارزیابی و تضمین این گونه معرفت ها داریم ؟ اگر علم متعارف ، بلکه یقین روان شناختی و جزم ، در شناخت گزاره های دینی کافی باشد، به نوعی هرج و مرج معرفت شناختی یا پلورالیسم معرفتی می انجامد و لازم می آید هر کس بتواند با ادعای جزم یا اطمینان بر ادعای خود در باب دین صحه گذارد.