چکیده:
فعل رکن اصلی و هستة بخش گزاره در دستور زبان فارسی و یکی از محورهای تحلیل سبکی در لایة نحوی زبان است. در این گفتار، نقش و کارکرد سبکشناختی افعال در رباعیات عمر خیام نیشابوری بررسی و تحلیل میشود. نگارندگان در این جستار درپی پاسخگویی به این پرسشها هستند: 1) ویژگیهای کلیدی فعل در رباعیات خیام چیست؛ 2) بسامد ویژگیهای افعال در رباعیات خیام چگونه است؛ 3) چگونه ویژگیهای مهم فعل با سبک فکری و محتوای رباعیات خیام پیوند یافته است. برای پاسخ به این پرسشها ابتدا افعال رباعیات خیام به روش استقرای تام استخراج و ویژگیهای کلیدی فعل ازنظر دستور زبان توصیف میشود؛ سرانجام پیوند میان افعال و لایة اندیشگانی سبک در رباعیات خیام تحلیل خواهد شد. نتیجة پژوهش نشان میدهد افعال رباعیات خیام ازنظر زمانی متعلق به زمان حال و همسو با دمغنیمتشماری خیام است. ازنظر وجه فعل نیز بهطورکلی در مرتبة نخست، از وجه خبری برای بیان قطعیت پیام در رباعی و در مرتبة دوم از وجه امری برای دعوت مخاطب به زیستن با خوشی استفاده شده است. ازنظر شخص نیز شاعر بیشتر، از سوم شخص برای جلب توجه مخاطب به دیدن واقعیت هستی و جهان پیرامون و ارجاع به جهان بیرونی بهره میبرد. ازنظر گذر، بیشتر افعال از نوع گذراست. همچنین همنشینی اجزای ساختاری جمله در خدمت نمایش آشکار و مستقیم پیام جمله است.
The essential part and core of the predicate in Persian grammar is the verb، i.e. one of the pivots of stylistic analysis in the syntactic layer of language. This research analyses the role and stylistic function of verbs in Rubaiyat of Omar Khayyam. The questions that are going to be answered in this essay are، firstly، what are the pivotal characteristics of the verb in Rubaiyat of Omar Khayyam?، secondly، how is the frequency of the features of the verbs in Rubaiyat of Omar Khayyam?، thirdly، how the important characteristics of the verb is united with the style and content of Rubaiyat of Omar Khayyam? In the first place، in order to answer the research questions، the verbs in Rubaiyat of Omar Khayyam were extracted inductively. Then، the pivotal characteristics of the verbs were described in terms of grammar. Finally، the link between verbs and speculative style of Rubaiyat of Omar Khayyam was analyzed. The result of this study indicates that، in terms of time، the verbs in Rubaiyat of Omar Khayyam are attached to the present time، and they are in line with Khayyam who gains ground. In terms of the verb moods، in the first place، indicative mood is mainly to express the certainty of the message of the Rubaiyat and secondly، the imperative mood is to invite the addressee to live blissfully. In terms of the subject، mostly third person is used to attract the addressee to see the reality of essence and the surrounding world and referral to the external world. Most of the verbs are transitive and the collocation of the sentence structural components aims at a clear-cut and direct representation of the sentence message.
خلاصه ماشینی:
نمودار 3: بسامد گذر افعال در رباعیات خیام در رباعیات خیام ساختار متعارف فعل مجهول وجود ندارد؛ تنها در پنج شاهد فعل رباعی ازنظر دستوری معلوم است؛ ولی چون نهاد کنشگر آن آشکار نیست، شبهمجهول شده است: گویند بهشت و حور عین خواهد بود; ; آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود پس بی می و معشوق نباید بودن; ; چون عاقبت کار همین خواهد بود (همان: 91) در رباعیات خیام همة فعلها معلوم و عمل فعل به نهاد نسبت داده شده است؛ یعنی شاعر از جایگاه اطلاع و مسلمانگاشتن محتوای پیام با مخاطب سخن میگوید: ابر آمد و زار بر سر سبزه گریست; ; بی بادة گلرنگ نمیشاید زیست این سبزه خود امروز تماشاگه ماست; ; تا سبزة خاک ما تماشاگه کیست (همان: 176) خیام در رباعیات شگردی برای فعالکردن صدای متن به کار برده است؛ درواقع او برای مقدمة سخن، از صدای منفعل برای توصیف وضعیت موجود در قالب جملههای اسنادی بهره میبرد و برای نتیجه و پیام اصلی رباعی از کاربرد افعال وجه امری استفاده میکند؛ یعنی عبور از پل انفعال و انگیزش مخاطب به کنش: نیکی و بدی که در نهاد بشر است; ; شادی و غمی که در قضا و قدر است با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل; ; چرخ از تو هزار بار بیچارهتر است (همان: 170) با باده نشین که ملک محمود این است; ; وز چنگ شنو که لحن داود این است از نامده و رفته دگر یاد مکن; ; خوش باش که از وجود مقصود این است (همان: 100) ; ; ; ; شگرد دیگری که برای نشاندادن صدای فعال متن رباعیات میتوان دریافت، کاربرد بیشتر افعال گذراست که شاعر با فعل اول شخص گزارش میکند و همة اجزای جمله را بدون حذف و بهجا به کار میبرد: در کارگه کوزهگری کردم رای; ; در پایة چرخ دیدم استاد بهپای میکرد دلیر کوزه را دسته و سر; ; از کلّة پادشاه و از پای گدای (همان: 100) در میان پیامهای رباعیات خیام که پژوهشگران طبقهبندی کردهاند ـ مانند دغدغة زمان و گذر توأم با رنج آن، رازناکی آفرینش و پرسش از مبدأ و معاد، پوچی زیستن در دنیا و رفتن بیبازگشت، سرخوشانه زیستن در زمان حال و فارغنشستن از رنج گذشته و امید آینده (دشتی، 1356: 301379؛ شمیسا، 1363: 151156؛ تسلیمی، 1391: 70) ـ به نظر میرسد ویژگی اصلی محتوایی در دنیای شاعرانة رباعیات خیام، زمان و عمر آدمی و شیوة گذران آن است که شاعر با صدای دستوری فعال، مخاطبان را به بادهنوشی و دمغنیمتشماری و خوشباشی فراخوانده است.