چکیده:
سلفیهای تقلیدی و جهادی» دموکراسی را به بهانههای واهی حرام» شرکه» کفر و
طاغوت میپندارند. منافات دموکراسی با توحید حاکمیت. مخالفت دموکراسی با امر
قرآنی» وجوب حکم به ما انزل الله و انطباق طاغوت بر دموکراسی» دلیل اصلی
کفرآمیز بودن دموکراسی از نگاه سلفیهای تقلیدی و جهادی است؛ در
برقرار کرد و به شبهات مخالفان پاسخ داد.
خلاصه ماشینی:
منافات دموکراسی با توحید حاکمیت، مخالفت دموکراسی با امر قرآنی، وجوب حکم به ما انزل الله و انطباق طاغوت بر دموکراسی، دلیل اصلی کفرآمیز بودن دموکراسی از نگاه سلفیهای تقلیدی و جهادی است؛ در حالیکه حامیان دموکراسی اسلامی معتقدند، با اخذ دموکراسی به مثابه روش و نه دین، میتوان بر حاکمیت قوانین الهی پایبند بود و میان اسلام و دموکراسی آشتی برقرار کرد و به شبهات مخالفان پاسخ داد.
آنان معتقد بودند که جوهر دموکراسی، مبارزه با دیکتاتوری و مشارکت دادن مردم در نصب و عزل حاکم است؛ در واقع از نظر آنها این امر نه تنها هیچ مخالفتی با اسلام ندارد، بلکه در جوهره دین وجود دارد و اسلام نیز بدان توصیه کرده است.
امام خمینی و ایدهپردازان انقلاب، براینباور بودند که دموکراسی در محدوده شرع و چهارچوب حاکمیت "الله" پذیرفتنی است؛ البته نه بهصورت مطلق و نامحدود؛ اما اگر معنای دموکراسی در قانونگذاری آن است که هرچه خواست اکثریت مردم (50 درصد به اضافه یک رای) به آن تعلق گرفت، قانون معتبر رسمی و واجب الاتباع باشد؛ ولو آنکه خلاف قرآن باشد؛ البته این با اسلام سازگار نبوده و پذیرفتنی نیست.
این مفهوم در طول تاریخ در </رجوع شود به تصویر صفحه> مسیر تحول قرار گرفته و برداشتهای متفاوتی از آن ارائه شده است؛ بهطوریکه برخی معتقدند که دموکراسی، مانند واژه &quot;شیر&quot; مشترک لفظی است؛ در واقع باید گفت که تعریف واحد و مورد اجماعی از دموکراسی در دست نیست و نبود تعریف جامع و مورد اتفاق از دموکراسی، این مفهوم را انعطافپذیر، سیال و لغزان کرده است؛<FootNote No="17" Text=" نبود معنای ثابت و روشنی از یک مفهوم، آغاز راه مغالطه و اشتباه است.