چکیده:
در نگاه اپنتیمیه، مفهوم عبادت یعنی غفایت خضوع که با غایت حب همراه باشد. این
نگاه به عبادت, ملاک تعبین کفر یا اسلام اشخاص گردیده است. با اینکه چنین تعریفی،
خلاف مبانی سلفگرایانه و ظاهرگرایانه ابنتیمیه بوده و نه در سلف چنین تعریفی وحود
دارد و نه ظاهر این کلمه با تعریف بیان شده همخوانی دارد؛ اما متاسفانه دچار اشکالات
متعدد دیگری از قبیل خروح مصادیقی که قطعا عبادت هستندء ورود مصادیقی که قطعا
عبادت نیستندء عدم دلیل بر صحت تعریف» مخالفت با قرآنکریم؛ مخالفت با
عبادات قطعیه» مخالفت با رجحان عمل عبادی و مخالفت با تعاریف بزرگان اهل سنت
میباشد. در عین حال» بر فرض عدم ورود هیچیک از اشکاللات و صحت تعریف» بازهم
صلاحیت اثبات شرک و ملاک کفر بودن را نخواهد داشت؛ زیرا این نوع از عبادت برای
احدی قابل احراز نیست تا بتوان کسی را متهم به عبادت غیر خدا کرد؛ چراکه حب صفتی
درونی است و اثبات همراه بودن غایت حب با خضوعء تنها از کسی بر میآید که عالم به
احوال قلوب افراد باشد و چه کسی میتواند چنین ادعایی بکند؟ با وجود این اشکالات
که شبهات متعددی را نسبت به تشخیص عمل عبادی دنبال خواهد داشت. و با توجه به
اینکه حدود الهی بهواسطه شبهات ساقط میشودء اشکال دیگری نیز به مینای تکفیر وارد
خواهد بود که چگونه» حکم به قتل داده میشود و هیچکدام از شبهات مطرح شده» مانع
اقامه این حد الهی نمیگردد؟ مسائل مطرح شده در این چند سطر که در واقع حوابهای
نقصی به تعریف ابنتیمیه است» موضوع این تحقیق میباشد.
خلاصه ماشینی:
در عین حال، بر فرض عدم ورود هیچیک از اشکالات و صحت تعریف، بازهم صلاحیت اثبات شرک و ملاک کفر بودن را نخواهد داشت؛ زیرا این نوع از عبادت برای احدی قابل احراز نیست تا بتوان کسی را متهم به عبادت غیر خدا کرد؛ چراکه حب صفتی درونی است و اثبات همراه بودن غایت حب با خضوع، تنها از کسی بر میآید که عالم به احوال قلوب افراد باشد و چه کسی میتواند چنین ادعایی بکند؟ با وجود این اشکالات که شبهات متعددی را نسبت به تشخیص عمل عبادی دنبال خواهد داشت، و با توجه به اینکه حدود الهی بهواسطه شبهات ساقط میشود، اشکال دیگری نیز به مبنای تکفیر وارد خواهد بود که چگونه، حکم به قتل داده میشود و هیچکدام از شبهات مطرح شده، مانع اقامه این حد الهی نمیگردد؟ مسائل مطرح شده در این چند سطر که در واقع جوابهای نقضی به تعریف ابنتیمیه است، موضوع این تحقیق میباشد.
در این تحقیق تعاریف ابنتیمیه از عبادت که مجموعا سه تعریف میباشد مطرح شده و از بین آنها، تعریفی که بهواسطه آن، حکم به شرک و کفر مسلمین داده شده، انتخاب و اشکالات آن طرح گردیده است؛ اما اینکه حل موضوع عبادت و تعریف صحیح آن چیست، خود نیاز به یک بحث مستقل و مفصل دارد که در این مقام به آن پرداخته نشده است.
ابنتیمیه معتقد است، اصل در عبادت، همین قید غایت حب است و عامل اصلی شرک، شرک در محبت است؛<FootNote No="208" Text=" «أصل العبادة هی المحبة وأن الشرک فیها أصل الشرک»؛ (ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، جامع الرسائل، ج2، ص273).