چکیده:
پخش فضایی اصولا چگونگی گسترش یک پدیده از کانون با کانونهای اصلی آن را در بین مردمی که
آمادهی پذیرش آن پدیده میباشند توضیح میدهد؛ البته فرآیند پخش ممکن است بلافاصله بعد از ظهور
پدیده صورت گیرد و یا در جریان قرنها عملی گردد. در مقیاس جهانی؛ پخش تمدنها, تغییر کیفیت
سکونتگاههای انسانی, پخش تکنولوژی, کیفیت تغذیه, جریان شهرنشینی و غیره از مواردی است که در طول
قرنها و هزارهها صورت گرفته است. اما در مقیاس ناحیهای؛ شیوع امراض, گسترش گتوهای فقرء گتوهای
قومی و غیره نمونهی دیگری از پخش فضابی پدیدهها میباشند.
علیرغم محک نخوردن تئوری پخش در ابران و بخصوص در بخش کشاورزی, اینک در مورد زعفران و
چگونگی گسترش و پخش فضایی آن در خراسان, نتایج حاصله, حاکی از آن است که تطابق نسبی با بسیاری
از کارکردهای مورد نظر در تئوری انتشار فضابی را داشته و دارد؛ گو اینکه برخی از شاخصها و فرضیههای
مورد انتظار تئوری پخش در این مورد (پخش فضابی زعفران) عملا ظهور و بروز مشخصی نداشته و مورد تایید
قرار نگرفت. چنانکه از نظر نوع انتشار, وجه «پخش سازشپذیر»» در خصوص پدیدهی زعفران در خراسان
صادق بوده است. بطوریکه پخش پدیده و تراوش آن به سبب مجاورت شهرهای جنوبی خراسان مستقیما
صورت گرفته و علیرغم اینکه در سال ۱۳۶۲ تنها قاین و ۵ شهر مجاور آن تحت کشت زعفران قرار داشتهاند؛
در سال ۱۳۷۲ سطح زیرکشت زعفران به ٩ شهر دیگر هم در مجاورت شهرهای قبلی رسیده و نهایتا دردههی
سوم پس از آنء یعنی در سال ،۱۳۸۲ سایر شهرهای خراسان نیز به زیرکشت این محصول رفتهاند.
از نظر «انتشار فرآیند موج در نیمرخهای انتشار»» مراحل اول تا سوم (مقدماتی با تناقض شدید نواحی,
کاهش تناقض ناحیهای و انتشار پدیده, گسترش و تراکم پدیده در تمامی نواحی صرف نظر از فاصله آنها) در
تئوری پخش. در خصوص پدیدهی زعفران نیز قابل تطبیق است. اما مرحلهی چهارم که ناظر بر اشباع و توقف
پدیده انتشار در مواجهه با قلمروهای ناپذیرا یا موانع پذیرش موج نوآوری میباشد. عملا در مورد پدیدهی
زعفران اتفاق نیافته و کماکان امواج انتشار آن در منطقه پیشتاز و جذاب میباشد.