چکیده:
زمینه و هدف: از دیدگاه اسلام «نظارت» جایگاه مهمی در امور فردی و اجتماعی دارد. نظارت دارای انواع متعدد درونی (خودکنترلی) و بیرونی (دگرکنترلی) است. نظارت بیرونی به نظارت مردمی- حکومتی و نظارت حکومتی به درونسازمانی و برونسازمانی تقسیم میشود. نظارت یکی از مسائل مهمی است که تاکنون بر اساس دیدگاه ها و رویکردها و از زوایای مختلفی موردبررسی قرارگرفته است و ضرورت دارد که این موضوع از منظر منابع دینی نیز موردبررسی قرار گیرد. تحقیق حاضر بر همین اساس شکل گرفته و چگونگی نظارت بر عملکرد کارگزاران (مسئولان نظامی و انتظامی) در نهجالبلاغه را بررسی و تحلیل کرده است. روش تحقیق: این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، اهمیت و بر اساس رهیافتها و راهبردهای روششناسی تحلیلی و با استناد به نامهها و خطبههای نهجالبلاغه و کتب تفسیری ویژگی های حکومتی امام علی (ع) انجام شده است. یافتهها و نتیجهگیری: نتایج تحقیق نهتنها زوایای مختلفی از سیرة آن امام بزرگوار را بهعنوان یک کارگزار دینی آشکار ساخت بلکه نشان داد که مولای متقیان علی(ع) از معدود رهبرانی است که ضمن ارائة راهکارهای عملی به مسئولان نظامی و انتظامی بر مبنای آموزههای وحی الهی و سیره و سنت رسولالله (ص)، از طریق دریافت گزارشها و اطلاعات که برگرفته از نظارت شبکهای، سیستمی، چندلایه و فراگیر بوده است با جدیت و سرعت، به تحلیل آنها میپرداخت و پس از اطمینان از صحتوسقم قضایا، بیدرنگ اقدام به اتخاذ تصمیمات قاطع میکرد. تقویت و اشاعة فرهنگ خودنظارتی مسئولان، ترغیب مسئولان به حمایت از طرحهای نظارتی، بازنگری در ساختارهای نظارتی و ایجاد هماهنگیهای لازم بین بخشهای نظارتی، نظارت مستمر بر امور مسئولان نظامی و انتظامی از ضروریات نظارت بر عملکرد کارگزاران (مسئولان نظامی و انتظامی) است.
خلاصه ماشینی:
يافته ها و نتيجه گيري : اين تحقيق نه تنها زواياي مختلفي از سيرة نظارتي و حکومتي آن امام بزرگوار را آشکار ساخت بلکه نشان داد که مولاي متقيان علي ع از معدود رهبراني است که ضمن ارائۀ راهکارهاي عملي به مسئولان نظامي و انتظامي بر مبناي آموزه هاي وحي الهي و سيره و سنت رسول الله ع از طريق دريافت گزارش ها و اطلاعاتي که برگرفته از نظارت شبکه اي ، سيستمي ، چندلايه و فراگير بوده است با جديت و سرعت ، به تحليل آن ها مي پرداخت و پس از اطمينان از صحت وسقم قضايا، بي درنگ اقدام به اتخاذ تصميمات قاطع مي کرد.
آشکار است که امنيت حاصل از اين رويکرد و رفتار، هيچ نسبتي با امنيت و مصونيت شهروندان ندارد، بلکه زمينه ساز شکافي عميق ميان ملت و دولت و درنهايت ، فروپاشي قدرت حاکميت خواهد شد؛ اما از سوي ديگر، در جوامعي که داراي زيرساخت هاي پرقدرت اجتماعي و فرهنگي هستند و حاکميت آن ها منبعث از مردم است و با اتخاذ شيوه ها و روش هاي صحيح کشورداري ، به تقويت مباني و پايه هاي نظام سياسي مي پردازند، يکپارچگي اجتماعي که از ارکان اصلي امنيت ملي است ، دائما تقويت و تحکيم مي شود؛ و اين همان روشي است که در سيرة عملي و نظري امام علي ع درزمينۀ اداره امور جامعه ، به خوبي مشاهده مي گردد و تمام عناصر اعمال حاکميت و ازجمله نظارت نيز در همين راستا، سامان دهي و اجرا مي شود.