چکیده:
یکی از انواع نمادهایی که در سرودهها و نوشتههای حماسی و اساطیری جهان کاربرد فراوانی دارد و در شاهنامه فردوسی هم از آن بهره بسیاری گرفته شده است، ابزارها میباشند. در شاهنامه از ابزارها و رزمابزارهای بسیاری نام میرود که کارکرد آنها تنها در گرو معنای وضع شده برایشان میباشد همچون جوشن، خود، گرز، نیزه ژوپین، عمود و... . این جستار بر آن است تا بدون در نظر گرفتن کارآیی صرف، تنها با برشمردن ابزارهایی که در ابیات شاهنامه از آنها یاد شده و کارکردی نمادین و رمزی دارند، به بررسی کاربرد این ابزارها در دو بعد نماد به شیوه نشانههای قراردادی یا « نماد گونه» و نماد بر پایه اسطورهشناسی بپردازد. بر این پایه در این جستار پس از بیان مقدمهای در باب نماد و جایگاه آن در ادب پارسی و نیز زیباییشناسی سخن، همچنین جداسازی «نماد» از «نمادگونه» و «نشانه»، به بررسی ابزارهای به کار رفته در شاهنامه پرداخته میشود. ابزارهایی که کاربرد نشانهشناسی دارند در یک بخش بررسی میشوند و آن دسته از ابزارهایی که به عنوان نماد هستند از دید اسطورهشناسی تحلیل میشوند.
Terms referring to tools are among the most frequently used symbolic terms in Ferdowsi’s Shahnameh( The Book of kings) as well as many other mythical literary works of the World. There are numerous references to various tools. And weaponries, such as armor, helmet, spear, javelin and so on in Shahnameh, were they are simply used in their purely denotative sense. The current paper will nevertheless strive to conduct and analysis of only those tools in Shahnameh that besides their denotative function also serve a cryptic and symbolic function from semiotic and mythological points of view. To this end, a special emphasis will be put on different definitions offered for symbols as rhetorical artifacts and various functions they serve in shahname. Since Shahnameh is an epic poem and and epics originate from myths, the paper will also devote a special attention to epic symbols
خلاصه ماشینی:
. ایـن جسـتار بـر آن است تا بدون در نظر گرفتن کارآیی صرف ، تنها با برشمردن ابزارهایی که در ابیات شـاهنامه از آن ها یاد شده و کارکردی نمادین و رمزی دارند، به بررسی کاربرد این ابزارها در دو بعد نمـاد به شیوه نشانه های قراردادی یا « نماد گونه » و نماد بر پایه اسطوره شناسی بپردازد.
» (شمیسا، ١٣٩٣: ٦٩) جایگاه نماد در بلاغت شمیسا در بیان خود نمادها را بر دو نوع میآورد: نمادهایی که جنبه قراردادی دارند کـه بـه سبب بسیاری تکرار، دلالت آن ها بر یکی دو مشبه صریح و روشـن حاصـل وضـع و ابتکـار شاعران و نویسندگان بزرگ است و برای خوانندگان تازگی دارد و فهـم آن هـا دشـوار اسـت .
این کردار نیز در داستان بهرام چوبین و بین او و هرمزد شاه انجام میگیرد: بــــدین بــــر نیامــــد بســــی روزگــــار کــــه آمــــد کــــس از پهلــــوان ســــوار یکـــــی ســـــله از خنجـــــر انباشـــــته یکایـــــک ســـــر تیـــــغ برگاشـــــته بیـــــاورد و بنهـــــاد در پـــــیش شـــــاه همـــی کـــرد شـــاه انـــدر آهـــن نگـــاه بفرمــــود تــــا تیــــغ هــــا بشــــکنند بــــدان ســــله نــــا بــــه کــــار افکننــــد فرســـــتاد نزدیـــــک بهـــــرام بـــــاز نگفتــــه ســــخن گشــــت پیــــدا ز راز ســـر ســـله چـــون کـــرد بهـــرام بـــاز بدیـــــد آن ســـــر تیـــــغ هـــــای دراز بـــه دو نـــیم کـــرده نهـــاده بـــه جـــای پـــر اندیشـــه شـــد مـــرد برگشـــته رای (ج ٦، ص ٢٠٤١، ب ١٥٣٥-١٥٢٩) پ ) ابزارهای نمادین اسطوره ای: یکی از شیوه های نمادپردازی اسـطوره ای، بـه کـارگیـری ابزارهای شگفت انگیزی است که ویژگیهایی فراتر از سرشت طبیعی خود دارنـد.