چکیده:
انسان افعال مختلفی مانند تغذیه، تنمیه، تولید مثل، ادراک و تعقل دارد. برخی معتقدند که هر انسان، نفوس مختلفی داشته، این افعال را انجام میدهند. برخی دیگر بر این باورند که هر انسان، یک نفس دارد که به تنهایی همه این کارها را انجام میدهد. ابن سینا معتقد است که هر انسان، یک نفس مجردی دارد که قوایی را ایجاد کرده، به واسطه آنها کارهای خود را انجام میدهد. پژوهش حاضر که با محوریت کتابهای ابن سینا صورت گرفته و بیانگر رابطه نفس انسان با قوایش میباشد، به این نتیجه رهنمون گردیده است که از منظر ابن سینا، نفس، علّت، مسخّر و جامع قواست و قوا، معلول، مسخّر و خادم نفس هستند. او با اینکه قوا را مفهوما و مصداقا غیر از نفس میداند، همه افعال آنها را به نفس نسبت میدهد. این اسناد اگر مجازی باشد، اشکالی ندارد، اما اگر حقیقی باشد، دیدگاه وی نادرست بوده و او در اثبات توحید افعالی نفس موفق نبوده است.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر که با محوریت کتابهای ابن سینا صورت گرفته و بیانگر رابطۀ نفس انسان با قوایش میباشد، به این نتیجه رهنمون گردیده است که از منظر ابن سینا، نفس، علت، مسخر و جامع قواست و قوا، معلول، مسخر و خادم نفس هستند.
برخی دیگر مانند ابن سینا میگویند که هر انسان، دارای یک نفس است و با توجه به «قاعدۀ الواحد» نمیتواند همۀ افعال خود را به صورت مباشر انجام دهد؛ لذا قوایی را ایجاد کرده، با استخدام آنها، افعال خود را انجام میدهد.
شیخالرئیس برای تعریف نفس انسانی، ابتدا نفس را به صورت مشترک لفظی در دو معنای نفس فلکی و نفس ارضی به کار میبرد (همو، 1375: 2/289)، سپس نفس ارضی را به سه قسم نباتی، حیوانی و انسانی تقسیم میکند (همو، 1357: 158؛ همو، 1417: 55؛ همو، 1383: 11) و نهایتا نفس انسانی را چنین تعریف میکند: «هی کمال اول لجسم طبیعی آلی من جهة ما ینسب إلیه أنه یفعل الأفاعیل الکائنة بالاختیار الفکری والاستنباط بالرأی ومن جهة ما یدرک الأمور الکلیة» (همو، 1417: 55؛ همو، 1383: 11)؛ نفس انسانی، کمال اول برای جسم طبیعی است که دارای اعضا بوده، کارهای خود را با اراده و اختیار انجام میدهد و امور کلی را درک میکند.
نفس، منشأ و علت پیدایش قواست: ابن سینا این مطلب را با تعابیر مختلفی بیان کرده است؛ مثلا در النجاة نفس را مبدأ همۀ قوا معرفی کرده، میگوید: «ویکون ذلک النفس، هو المبدأ لهذه القوی کلها» (همو، 1357: 191).