چکیده:
قرآنپژوهی یکی از دیرینهترین حوزههای پژوهشی در اسلام است. اندیشمندان با گرایشهای خاص خود به واکاوی قرآن پرداختهاند. تحلیل مبانی اندیشمندان جهت ارائه درک صحیح مواضع ایشان، ضروری و راهگشا خواهد بود. در این میان، رویکرد حدیثمحوری به مفاهیم قرآنی نیز قدمت زیادی دارد. البانی از محدثان معاصر با همین رویکرد سراغ قرآن رفته و آثاری از خود بر جای گذاشته است. مبانی ایشان عبارتاند از: عدم جواز کمترین ترجیح آیات بر روایات، تبیین قرآن توسط سنت بهمعنای سیطره سنت، عدم جواز تفکیک عقاید از احکام و لزوم تبعیت از فهم سلف صالح. ایراداتی بر مبانی البانی وارد است، از جمله: وجود تفاوت و تمایز در بین آیات، ضعف استدلال، تعمیم جزء به کل و تناقضگویی. این مقاله در صدد واکاوی حدیثمحوری در آثار البانی که بر فهم قرآن اثر سوء گذاشته، میباشد. روش پژوهشی در این تحقیق، کیفی از نوع توصیفی ـ تحلیلی است.
خلاصه ماشینی:
مسأله اينجاست که به رغم اقرار اين محدثان به اين تفاوت ها، تفکيک احکام از عقايد را به دلايل زير مردود مي دانند: ١- در متون ديني (آيات و روايات ) چنين تفکيکي به چشم نمي خورد و در تعابير سلف صالح نيز چنين تفکيکي مشهود نيست ، بلکه از جهت لزوم پايبندي، لزوم عنايت به کسب معرفت و لزوم عقاب به خاطر اهمال ، دين يک مجموعه واحد تلقي مي شود و هرچند که بخشي از آن شايد از بخشي ديگر اولويت دارتر باشد، ولي اولويت بندي به معناي قول به دو نوع متمايز و دو بخش متباين در دين نيست (همان ، ٣٥).
با اين وجود، تعدادي از علما، همچون احمدبن حنبل سعي نمودند که تعابير بيان شده در اين باب را تلطيف و تأويل نمايند (قرطبي، ٣٦٩/٢؛ خطيب بغدادي، ١٤) و ادعا کردند که «قاضي» بودن سنت بر کتاب به معناي تقدم سنت بر قرآن و يا دور افکندن قرآن نيست ، بلکه منظور اين است که تعابير وارد شده در سنت ، مراد و مقصود قرآن بوده و سنت شرح و تفسير قرآن ميباشد (قرضاوي، ٦٥؛ شاطبي ، ٣١١/٤)، نه اينکه سنت بر قرآن مقدم باشد (سباعي، ٣٧٨) و يا اينکه چيزي در سنت ، مخالف با قرآن يافت شود (سيوطي، ٤٤) و لازم بيايد که قرآن به خاطر سنت متروک گردد (شاطبي، ٣١١/٤) و در نهايت گفته شد: معناي احتياج قرآن به حديث اين است که قرآن براي تبيين و تفصيل مجملات به سنت نياز دارد و از آنجا که قرآن نقش تبييني و تفصيلي درباره احاديث ندارد، ازاين رو علما گفته اند: «و ليس القرآن قاضياً علي السنة » (سيوطي، ٤٤).