چکیده:
مدنی بالطبع بودن انسان و تشکیل اجتماعات مختلف و اختلاف در نژاد، زبان، فرهنگ و گاه حفظ برخی منافع شخصی موجب به وجود آمدن برخی مناقشات و ناهماهنگی در زندگی او می شود؛ لذا از ابتدای خلقت تسامح و گذشت و به معنای دیگر مدارا از تاکیدات قرآن کریم در فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است تا در سایه آن بتوان از بسیاری انحرافات اخلاقی و ناهنجاری های اجتماعی/سیاسی/اقتصادی و...دست کشید و با جوامع دیگر ارتباط برقرار نمود. براین اساس پژوهش حاضر درصدد است با مبنا قرار دادن قرآن و سنت نبوی به واکاوی و چگونگی ظهور و بروز تسامح و مدارا در تمدن و فرهنگ اسلامی مورد کنکاش قرار دهد. برای رسیدن به این مهم پژوهش تحلیلی، توصیفی حاضر پس از بیان مساله به بحث مفهوم و معناشناسی این مهم در دو حوزه لغت و اصطلاح پرداخته و بخش دوم به تبیین جایگاه و دیدگاه قرآن پیرامون تسامح ومدارا و بخش سوم به بررسی این مهم در سنت نبوی و در بخش نهایی به ارتباط، جایگاه وچگونگی بروز و ظهور تسامح و مدارا در فرهنگ و تمدن اسلامی پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
(طباطبایی، ١٣٦٣: ٥٢٢/٢) همچنین صاحب تفسیرهای مجمع البیان و تفسیر نمونه نیز بر این میباشند که پس از آنکه اختلاف امت ها را قرآن بیان کرد، اگر خدا می خواست به جبر و قهر آن ها را وادار به پیروی از دین می کرد و ٢٠١ سپس دین توحید و حق را بیان داشت اما در این آیات بارها و بارها متذکر میشود که حق ، واضح و آشکار است و مردم ، آزادند لذا اکراه و الزام در دین نیست و از آنجا که دین و مذهب با روح و فکر مردم سر و کار دارد و اساس و شالوده اش بر ایمان و یقین استوار است خواه و ناخواه راهی جز منطق و استدلال نمیتواند داشته باشد (طبرسی، ١٣٧٢: ٣/ ١١٣، مکارم شیرازی، ١٣٧٤: ٢٧٩/٢) چنانکه قرآن کریم پیرامون حضرت نوح (ع ) این حقیقت را بیان کرده است : «انلزمکموه و انتم لها کارهون » آیا ما میتوانیم شما را به پذیرفتن آن وادار کنیم ، در حالی که آن را خوش ندارید (هود/٢٨) به همین سبب پیامبران الهی برای دعوت مردم به دین خدا و توحید، از منطق و استدلال که از اسباب نفوذ در دل هاست بهره می بردند و بدان موظف بودند: «ادع الی سبیل ربک باالحکمه و الموعظه الحسنه »(نحل /١٢٥) لذا قرآن کریم هیچ گاه انسان ها را در پذیرش دین اجبار نکرده بلکه آن ها را در پذیرش دین آزاد گذاشته است .