چکیده:
بحرانها هنگامی که وقوع میپیوندند اقداماتی از سوی کنشگران جهانی در جهت مدیریت آنها صورت میگیرد که از جمله آنها میتوان به سازمانها اشاره کرد که در راس آنها شورای امنیت بعنوان مسئول اصلی حفظ صلح و امنیت بینالملل است. علاوه بر شورا برخی از سازمانها مثل ناتو با دارا بودن سازوکارهای لازم براساس فصل هشتم منشور در زمینه مدیریت بحران ایفای نقش میکنند. ناتو بعد از آنکه در دوره بعد از جنگ سرد با بحران هویت مواجه شد کوشید تا با بهرهگیری از سازوکارهای مختلف حوزه ماموریت خود را گسترش دهد و بقا و تداوم خود را تضمین کند. برعهده گرفتن وظایفی در حوزه مدیریت بحران از جمله این سازوکارها بوده است. بطوریکه ناتو در بحرانهای مختلفی همچون کوزوو، عراق، افغانستان و لیبی ایفای نقش کرده است. اما در بحرانهایی که در سالهای اخیر رخ داده همچون بحران اوکراین نقش فعالی نداشت. همین امر این سوال را برمیانگیرد که ایفای نقش این نهاد در بحرانها از چه عواملی تاثیر میپذیرد. در پاسخ، این فرضیه مطرح میشود که ایفای نقش ناتو در بحرانها متاثر از تجربیات گذشته، اهمیت محل وقوع بحران و سیاستهای قدرتهای بزرگ است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که دستاوردهای محدود و هزینههای فراوان مداخلههای قبلی، شرط گرفتن مجوز از شورای امنیت برای مداخله در حالیکه روسیه بعنوان یکی از بازیگران اصلی بحران باعث شد تا ناتو در این بحران سیاست عدم مداخله را در پیش گرفته و در زمینه مدیریت بحران نقش فعالی نداشته باشد
خلاصه ماشینی:
مداخله یا عدم مداخله: تبیین راهبرد ناتو در مدیریت بحران اوکراین مریم عبادی 1 ، نسرین مصفا 2 ، یوسف مولایی 3 چکیده بحرانها هنگامی که وقوع میپیوندند اقداماتی از سوی کنشگران جهانی در جهت مدیریت آنها صورت میگیرد که از جمله آنها میتوان به سازمانها اشاره کرد که در رأس آنها شورای امنیت بعنوان مسئول اصلی حفظ صلح و امنیت بینالملل است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که دستاوردهای محدود و هزینههای فراوان مداخلههای قبلی، شرط گرفتن مجوز از شورای امنیت برای مداخله در حالیکه روسیه بعنوان یکی از بازیگران اصلی بحران باعث شد تا ناتو در این بحران سیاست عدم مداخله را در پیش گرفته و در زمینه مدیریت بحران نقش فعالی نداشته باشد.
ناتو و مدیریت بحران سازمان ملل و بطوراخص شورای امنیت بعنوان نهاد اصلی حفظ صلح و امنیت بینالمللی در انجام این مسئولیت خود همواره با چالشها و موانع بسیاری همچون کمبود منابع و امکانات لازم جهت انجام وظایف و عدم هماهنگی میان اعضا مواجه بوده است (میرمحمد،1376: 33)، که همین امر شورا را بر آن داشته تا به دنبال ترتیباتی جهت تفویض اختیارات و کاستن از بار مسئولیت خود باشد.
در این منطقه اوکراین به دلیل موقعیت راهبردی خود همواره اهمیت زیادی برای قدرتهای بزرگ داشت بطوریکه موقعیت ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی این کشور زمینهساز شکل جدیدی از معادله قدرت بین بازیگرانی بوده که در سالهای بعد از جنگ سرد تلاش داشتند تا نقش موثر در این کشور ایفا کنند بطوریکه همین رقابت قدرتهای بزرگ در عرصه داخلی و خارجی باعث شکلگیری بحرانی شد که یکی از مهمترین بحرانهای سالهای اخیر محسوب میشود.