چکیده:
توکیل به غیر و تفویض وکالت در عین وجود برخی شباهت ها، متفاوت از یکدیگر هستند. توکیل به غیر اساسا تابعی از وکالت اصلی بوده و در آن ممکن است موت و حجر وکیل اول در وکالت ثانوی اثر گذار باشد و در برخی مواقع حق الوکاله وکیل دوم بر عهده وکیل اول قرار گیرد، اما تفویض وکالت با عنایت به مصداق شناخته شده آن یعنی سند تفویض وکالت، بر اساس انتقال قرارداد شکل می گیرد که نتیجه آن انتقال موقعیت قراردادی، قائم مقامی وکیل دوم در جایگاه وکیل اول و در نهایت انتقال حقوق و تعهدات وکیل اول به وکیل دوم است. تعاقب وکلا و اعطای وکالت بلا عزل نیز در این دو متفاوت است. در این مقاله می کوشیم با رویکردی تطبیقی به فقه، حقوق موضوعه ایران و انگلیس، تفاوت های مرقوم را تحلیل نماییم.
خلاصه ماشینی:
واژگان کلیدی: توکیل به غیر، تفویض وکالت، فقه، حقوق ایران،حقوق انگلیس مقدمه توکیل به غیر که به معنای اعطای نیابت از جانب وکیل به شخص دیگر برای انجام مورد وکالت میباشد (کاشانی، 1388: 226)، قراردادی فرعی است که میان وکیل اول و دوم منعقد میگردد و بر حسب مورد آثار خاصی بر آن مترتب میشود؛ وکیل اول در رابطة قراردای باقی میماند و گاهی موت و حجر وی میتواند در وکالت ثانوی اثرگذار باشد.
اما تفویض وکالت که امروزه در عرف دفاتر اسناد رسمی بسیار رایج بوده و مورد استفاده قرار میگیرد، بدین معنا است که وکیل اول کلیة حقوق و تعهدات خود را به وکیل دوم منتقل نماید به گونهای که خود از رابطه حذف شود و نسبت به رابطة موکل و مفوضالیه بیگانه گردد.
صرفنظر از اصل کلی، مواردی وجود دارد که در آنها توکیل به غیر باعث ایجاد رابطه قراردادی میان موکل اصلی و وکیل دوم میشود؛ برای مثال زمانیکه مورد وکالت، انتخاب وکیل جانشین برای وکیل اول است، پس از انتخاب وکیل دوم، به مانند حقوق ایران، وکیل اول از رابطه حذف و وکیل دوم مستقیما با موکل اصلی رابطۀ قراردادی برقرار مینماید؛ زیرا در این حالت با انجام مورد وکالت (تعیین وکیل جانشین) توسط وکیل اول، وکالت وی اجرا شده و اختیارات و تکالیفش پایان مییابد، یا زمانی که با توجه به اوضاع و احوال حاکم بر توکیل به غیر، احراز میشود که آنچه واقعا در عالم خارج رخ داده است، ایجاد رابطۀ قراردادی میان موکل اصلی و وکیل دوم بوده نیز وضعیت به همین صورت خواهد بود (Fridman:op.