چکیده:
مخاطب ساختن خویشتن، غیرانسانها، خدا، پیامبر، معشوق، مخالف، خواننده و جز ایشان و نیز مخاطب ساختن انسانها از قول آفریدگار، آغازگر بیش از نیمی از رباعیهای منسوب به بابا افضل کاشانی است که در رباعیسرایی در میان شعرای فارسیزبان، مقامی والایی دارد. گاهی نیز در اثنای سروده به مخاطب التفات میشود. از اینها گذشته، شاعر برای بیان مقصود خویش از امر، نهی و خبر دادن به مخاطب همراه با تحریض، تحذیر، ملامت و جز آن استفاده میکند. مقالۀ حاضر میکوشد آنچه مورد خطاب گوینده قرار میگیرد، مواقع، اَشکال، اغراض خطاب و فواید آن را در اشعار بابا افضل کاشانی با ارائۀ آمار دقیق نشان دهد و رباعیات وی را از جهات گوناگون با رباعیهای خاقانی و ظهیر، از استادان معاصرش، و عبدالرّحمان جامی، از بزرگان رباعیسرایی مقایسه کند تا آشکار شود که گاهی هنر وی در هنریترین جنبههای بهرهگیری از اسلوب خطابی بر آنان میچربد. همچنین، به نقش معلمی سراینده بر نفوذ عمیق این شیوه در شعرش و تأثیر این ویژگی سبکی برجسته در شیوع رباعیات افضل اشاره خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
مقالۀ حاضر ميکوشد آنچه مورد خطاب گوينده قرار ميگيرد، مواقع ، اشکال ، اغراض خطـاب و فوايد آن را در اشعار بابا افضل کاشاني با ارائۀ آمـار دقيـق نشـان دهـد و رباعيـات وي را از جهـات گونـاگون بـا رباعيهاي خاقاني و ظهير، از استادان معاصرش ، و عبدالرحمان جامي، از بزرگان رباعيسرايي مقايسه کند تا آشکار شود که گاهي هنر وي در هنريترين جنبه هاي بهره گيري از اسلوب خطابي بر آنان ميچربد.
پيش از پرداختن به اشکال و قوالب خطاب و بررسي آماري آن ها، لازم است اين نکته ذکر شود که در ارائۀ اين آمارها، از ديوان افضل الدين محمد مرقي کاشـاني (بابـا افضـل ) چاپ فيضي و همکارانش استفاده کرده ايم و در نقل قول از آن ديوان و رباعيهاي جـامي و ظهير که رباعيها در آن ها شماره گذاري شده اند، شماره رباعي داخل کمان ياد شده است تا مراجعه براي خوانندگان آسان تر گردد.
اگرچه به صحت انتساب اشعاري کـه مينـوي در ضمن مصنفات حکيم چاپ کرده ، اطمينان کامل است و درباره رباعيات چاپ نفيسـي نيـز «در صحت مآخذ ترديدي نيست » (نفيسي، ١٣١١: ٥٢)، اما هدف نوشتۀ حاضر اين بوده اسـت که تمام موارد بهره گيري افضل از اسـلوب خطـابي در ربـاعي را بررسـي نمايـد و بـدون استفاده از کامل ترين نسخه ـ هرچند حاوي تعدادي رباعي باشد که به ديگران نيز منسوب شده اندـ نميتوان از اين امر مطمئن شد.