چکیده:
مقالۀ حاضر در پی پاسخ به این سؤال برآمدهاست که آیا ایهام تناسب ـ آنگونه که از آثار قدما برمیآیدـ تنها در سطح «یک بیت» یا «یک جمله» (محور افقی) نمود مییابد، یا میتوان آن را در محور عمودی متن نیز نشان داد؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا به بررسی سیر تحوّل ایهام در کتب بلاغی پارسی پرداختهایم و نشان دادهایم که ایهام، ایهام تناسب، ایهام ترجمه، ایهام تضاد، ایهام تبادر و... را برای اوّلینبار چه کسانی مطرح کردهاند. تعاریف و شواهد گوناگون آنها را مورد بررسی و نقد قرار دادهایم، آرای قدما را با نظرات معاصران سنجیدهایم و در پایان، با ذکر شواهدی از حافظ و نفثةالمصدور و دیگر متون به بررسی «ایهام تناسب در محور عمودی متن» پرداختهایم. در این بخش، پس از ذکر شواهد متنی، معانی واژههای ایهامی در فرهنگهای معتبر فارسی پیگیری شدهاست و تا حدّ امکان تلاش شده به فرهنگهای متأخّر استناد نشود. چنانکه خواهیم دید، این گونه ایهامآوری با سبکشناسی ساختگرا کاملاً سازگار و شایستۀ بررسی است.
خلاصه ماشینی:
ايهام تناسب در محور عمودي متن (با نگاهي به سير تحول ايهام در کتب بلاغي پارسي ) 1 ياسر دالوند دانشجوي دکتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه علامه طباطبائي سيروس شميسا استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه علامه طباطبائي (تاريخ دريافت مقاله : ٨/٣٠/ ١٣٩٥؛ تاريخ پذيرش مقاله : ١٣٩٦/٥/٢٥) چکيده مقالۀ حاضر در پي پاسخ به اين سؤال برآمده است که آيا ايهام تناسب ـ آنگونه که از آثار قدما برمـيآيدــ تنها در سطح «يک بيت » يا «يک جمله » (محور افقي) نمود مييابد، يا ميتـوان آن را در محـور عمـودي متن نيز نشان داد؟ براي پاسخ به اين پرسش ، ابتدا به بررسي سير تحول ايهام در کتـب بلاغـي پارسـي پرداخته ايم و نشان داده ايم که ايهام ، ايهام تناسب ، ايهام ترجمه ، ايهـام تضـاد، ايهـام تبـادر و...
وي نيز همان تعريف رشيدالدين وطواط را براي ايهام ذکر ميکند، البته با رده بندي تازه : «ايهام بر دو نوع است : اول ، ايهام مرشح و آن چنان باشد که آن لفظ که ايهام در وي است ، قرينه اي داشته باشد در آن بيت که مناسب و ملايم معني قريب بود، و بدان پرورده شود [و اين بيشتر به تعريف ايهام تناسب ميماند: نگارنـدگان ]؛ چـه ترشيح در لغت ، پروردن باشد و هرآينه ذکر آن ملايم ، سبب پـرورش لفـظ ايهـام ميگردد.
در اين غزل ، شاعر اصطلاحات موسيقي قديم را با ايهام تناسب در محور عمودي غزل گنجانده است : بيت ١: «ره آوردن » در معناي «روي آوردن » به کار رفته است ، ليکن «ره » در معناي «آهنگ و موسـيقي» نيـز هسـت (تويسـرکاني، ١٣٦٢: ٢٣٧؛ سـروري، ١٣٣٨: ٦٣٨؛ تبريـزي، ١٣٣١: ٩٣٤ و رشيدي، ١٣٣٧: ٧٢٦).