چکیده:
مجموعهداستان آبی ماورای بحار را شهریار مندنیپور با خلق شخصیّتها و فضاهای تازه، مرتبط با حادثۀ یازده سپتامبر نوشته است. فرم داستانها، ترکیب پیرفتها و شیوۀ روایتگری متناسب با موضوع داستانها، بیانکنندۀ ژرفساخت است. مندنیپور در هر یک از داستانها به جنبۀ خاصی از حادثه نگریسته است؛ تعدد و تنوع داستانهای این مجموعه دربارۀ حادثهای واحد برای نشاندادن این مسئله است که روایتها و تحلیلهای متعددی از حادثه و شیوۀ رویارویی با آن در جهان وجود دارد. نگاه راوی و مبنای روایتها نسبت به حادثۀ یازده سپتامبر براساس نگاه قربانیان و مصیبتدیدگان است؛ با این مفهوم انتقادی که میان طراحان حمله با کسانی که زمینههای اقدامات تروریستی را فراهم میکنند تفاوتی وجود ندارد؛ هر دو باعث ویرانی و فروپاشی زندگی عموم مردم میشوند. نحوۀ روایت و موضوع داستانها، همدردی انسانها اعم از شرقی یا غربی را برمیانگیزد و نشان میدهد همۀ انسانها در برابر فجایع، ناتوان و آسیبپذیر هستند.
خلاصه ماشینی:
نگاه راوي و مبناي روايت ها نسبت به حادثۀ يازده سپتامبر براساس نگاه قربانيان و مصيبت ديدگان است ؛ با اين مفهوم انتقادي که ميان طراحان حمله با کساني که زمينه هاي اقدامات تروريستي را فراهم مي کنند تفاوتي وجود ندارد؛ هر دو باعث ويراني و فروپاشي زندگي عموم مردم مي شوند.
داستان هاي کوتاه وي به لحاظ درونمايه و ژرف ساخت ، ممکن است براي خواننده به آساني قابل دريافت نباشد خصوصا وقتي بدانيم نويسنده تلاش مي کند با ايجاد پيوند بين زبان و ساختار روايت ، اين ژرف ساخت را از نظر دور سازد.
٢. پيشينۀ تحقيق درباره آبي ماوراي بحار، پژوهشي که بتواند واسطۀ خواننده و نويسنده واقع شود و ساختار و پيچيدگي هاي زبان داستان و اهميت اين مسائل را براي مخاطبان بازنمايي کند بسيار کم منتشر شده است .
روايت داستان ساده است اما آوردن نقش هاي مربوط به گذشته در خلال پي رفت هاي زمان حال از زبان من -راوي، باعث پيچيدگي آن ميشود در واقع اين نقش ها بازگشت هاي ذهني راوي هستند، مخاطب هيچ صدايي از شخصيت ها جز با واسطۀ راوي اول شخص دريافت نميکند.
مرد، در بيشتر پي رفت ها صحنۀ ويراني برج ها و کشته شدن آدم ها را شرح مي دهد و از آن به عنوان اولين خاطره مشترکي که با دختر دارند ياد مي کند (مندنيپور،١٣٨٨: ٤٥) اما ژرف ساخت داستان مسئله دشمنيها و نسل کشيهاي دنياي معاصر است .