چکیده:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی آراء بلاغی فخر رازی در جزء اول قرآن کریم در تفسیر کبیر است که با روش تحلیلی_توصیفی صورت گرفته است. دستاوردهای پژوهش این است که به رای"فخر رازی" بیشترین استفاده از"وصف" و کمترین استفاده از "امر"، حشو" و "مفصل" می باشد و همچنین می توان گفت: که با توجه به وجود "التفات" در بیشتر آیات، این فن از دید مفسر بطور کامل مطرح نشده است. پژوهش حاضر، تحلیلی از فنـون بلاغی قرآن، با تکیه بر تفسیر فخر است که آمار بالای استفاده از وصـف در آیات الهـی، تعمق بشر، جهت درک صحیـح از کلام خالق را می طلبد و گوشه ای از دلیل تاکید آیات الهی را برترغیب انسان به تفکر و تعقل می-نمایاند
خلاصه ماشینی:
( فخررازی، 1386، ج2، ص751) در آیه ی 96، "واو" استینافیه بر سر جمله آمده که بر آغاز جمله دلالت دارد و این از مباحث علم نحو است اما توجه به اینکه کلمه ی استیناف در آن استعمال شد در اینجا آنرا آورده ایم و این استیناف بلاغی نیست که جواب از مسئله ای خاص باشد هر چند که گروهی این واو را "واو عطف" می خوانند اما گروهی نیز این واو را "استیناف" و در آغاز کلام دانسته اند.
( فخر رازی، 1386، ج3،ص 1397) استفهام همانگونه که می دانیم، استفهام دال بر سؤالی است که جواب آن به فهم مطلبی کمک می کند که اگر این استفهام از سوی فرد دانای به مسئله طرح شود چیزی نیست جز اینکه مایه ی آگاهی هیچ چیزی ذره ای به آگاهی او نمی افزاید چون همه چیز را می داند لذا سؤال یا برای وضوح بیشتر مطلب و یا تأکید وافر بر آن آمده است.
ایماء و اشاره هر گاه متکلم در پی پوشیده سخن گفتن باشد با ایجاد ملازمتی آشکار بین «لازم» و «ملزوم» سخن اش را به مستمع می رساند در مورد زیر «فخر رازی» به «ایماء» در جزء اول اشاره کرده اند: آیه «45» از سوره مبارکه بقره:ضمیر «ها» در «انها» به «ایماء» از آیات پیشین آمده که در آن از بنی اسرائیل خواسته است که نعمت های الهی را که بر آنها ارزانی داشته است یاد کنند و اینجا می فرمایند: «و این کار سختی است مگر بر فروتنان».