چکیده:
چند سال پس از مشروطه و تصویب قوانین جدید ازجمله قانون اوقاف، آستانه رضویه وموقوفات آن زیر نظر وزارت معارف و اوقاف قرار گرفت. هنوز ناصرالملک نایبالسلطنه احمدشاه بودکه قوای روس در 11 ربیع الثانی 1330 هـ. قبهحرم رضوی حمله کردند. از این رو، معمولا، گفته میشود که اوضاع کشور و مراکز اداری و دولتی به دلیل تغییر شرایط آشفته بوده است. این پژوهش، قصد دارد با بررسی منشوری (فرمانی) که در ماه صفر 1332 قمری از دفترخانة آستانة رضویه صادرشده، نشان دهد که این دفتر خانه حتی پس از بمباران به خوبی اداره میشده است. بدین معنی که با آن که آستانه از یک طرف زیر نظر شاه بود و از سوی دیگر با وضع قوانین جدید زیر نظر وزارت معارف و اوقاف قرار گرفته بود باز انجام امو در دستان سادات رضوی، حسینی، طباطبائی، و موسوی بود. اینها در بدترین شرایط هم اگر حکومت مرکزی از آنها کار خاصی درخواست میکرد سعی میکردهاند حسن همکاری و میزان توانایی حرفهای خود را به نمایش بگذارند.
Some years after the Constitutional Revolution and the passing of new laws (such as the
law of Religious Endowments), the endowments of the Shrine of ImāmʻAlī al-Reża known
as Āstāne-ye Quds-e Rażavī were given to the Ministry of Religious Affairs and Endowments
(Vezārat-e Maʻāref va Owqāf). Nāṣerol-Molk was still the vice-regent (Nāʼebol-Salṭane)
of Aḥmad Shāh when the Russians on 11 Rabīʻ II 1330 /30 March 1912 attacked the
Shrine. It is often said that during this period the administration of the country was in a
state of turmoil, due to political events. The present article studies a decree issued on
Ṣafar 1332/January 1914 by the Archives Section of the Āstāne-ye Quds-e Rażavī. This
decree demonstrates that even after the Russian bombardment the Archives Section was
working and well-managed. Despite the fact that the Shrine was on the one hand under
the supervision of the Shah and on the other, due to the new law, under the supervision
of the Ministry of Religious Affairs and Endowments, the regular running of this section
remained in the hands of Rażavī, Ḥoseynī, Ṭabātabāʼī and Mūsavī Sayyeds. Even in the
worst of conditions, in response to demands of the central Tehran administration, these
Sayyeds were able to collaborate to prepare professional documents.
خلاصه ماشینی:
حال باید دید که در چنین وضعیتی که یک سر آن روی کار آمدن شاه جوان ، وضع قوانین جدید و ســر دیگر آن فاجعۀ انســانی مشــهد و حرم رضوی است صدور این منشــور به چه شکل و با چه کیفیتی انجام شــده اســت ؟ به عبارتی، آیا اوضاع دفترخانۀ آستانه در زمان صدور منشور نیز همانند اوضاع کشور در اواخر دورة قاجار، آن طور که عبدالله مستوفی و معاصران تأکید مکرر دارند، به هم ریخته و از هم گسیخته بوده است ؟ این بررسی در صدد نقد این دیدگاه جزمینگرست .
چراکه با توجه به متن منشور (فرمان )ی که حدودا، یک ســال قبل از منشــور مورد بحث در این نوشــتار، در رمضان ١٣٣١ صادر شده است با وفات میرزا محمدعلی رضوی قائم مقام التولیه وزیر کل آستان ، مواجب نقدی سی صد و شصت تومان و جنسی چهل و هشت خرواری آن مرحوم به اسم سه دختر و یک زوجه اش صادر شــده اســت ،٢٥ البته این منشور متعلق به یک مجموعۀ خصوصی اســت که حسن آبادی فقط متن (رویه ) آن را منتشــر کرده و از انتشــار یادداشت ها (ظهر) سند صرفه نظر نموده است .
نک : علی سوزنچی، «معرفی نائب التولیه های آستان قدس از دورة صفویه تا قاجاریه ،» به کوشش زهرا طلائی، دفتر اسناد، ج ٢و٣ (مشهد: سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، ١٣٨٥)، ص ٢١-٢٠.
نک : علی ثابت نیا و علی سوزنچی کاشانی، «معرفی مجموعه اسناد روشنایی حرم و اماکن وابسته در دورة قاجار،» دفتر اسناد، ج ١، به کوشش ادارة اسناد (مشهد: سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، ١٣٨١)، ص ١٣٦.