چکیده:
شبه جزیره ایبری که مسلمانان آن را آندلس نامیدند، ازمایشگاه سقوط دولت ها است، سقوط دولت ها
مطالعه ای راهبردی در علوم انسانی است که در گستره وسیعی از تحقیقات میان رشته ای بین فلسفه
سیاسی، تاریخ، جامعه شناسی و روانشناسی در این پژوهش در نمونه تاریخ آندلس مطرح شده است.
پژوهش سبب شناسی و بررسی علل سقوط شهرهای آندلسی از سقوط دولت امویان تا سقوط دولت بنی
احمر آخرین دولت مسلمین در اندلس است. این تحقیق سقوط اندلس را در پارادایم چند علتی و پارادیم
یک علتی که از مورخ اندلسی معاصر سقو ط ابن ابار است، تحلیل کرده است و درستی نظریه ابن ابار را
اثبات کرده است. پژوهش حاضر مطالعه علل سقوط اندلس بین چند علم مدرن و استفاده تاسرحد امکان از
روشهای مطالعه آن ها است. سقوط نهایی آندلس و دولتهای اسلامی و عربی بخشی بزرگ از تاریخ
جهان و دوره ویژه ای در تاریخ اسلام است. حدودهشتصد سال از تاریخ اسپانیا و پرتغال امروزی به مسئله
ظهور و سقوط دولت های اسلامی تعلق دارد. متفکرانی اندلسی که روزگار سقوط را ملاحظه کرده اند،
گزارشهای دقیق از سقوط ارایه کردهاند. عبدالملک بن حبیب نخستین تاریخنگار اندلس و ابن ابار که
نظریه یک علتی سقوط اندلس را ارایه داده است که موید به گزارش المعجب ( ١٣٨٩ ) است. پس از او ابن
خلدون نظریه ای در برابر آن در علل سقوط ارایه کرد، نظریه اومبتنی بر کارکرد عامل عصبیت است. او
ابتدا این فرضیه را برای توجیه سقوط امویان آندلس مطرح کرد و سپس به فرایند سقوط نهایی آندلس
تسری پیدا کرد، فرضیه عصبیت چنانکه در مقاله علل واقعی سقوط اندلس آمده است، کارامدی لازم برای
بیان علل سقوط امویان و سبب های فروپاشی حکومت مسلمانان در اندلس را نداشته است. علت شناسی و
سبب شناسی مفصل سقوط آندلس در کتاب تاریخ تحلیلی اندلس ( ١٣٨٩ ) و مقاله علل واقعی سقوط
آندلس ( ١٣٩٠ ) و کتاب اهل بیت در متون اسلامی اندلس ( ١٣٩٥ ) ذکرشده است و مجموعه ای از علل
بیرونی و درونی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی با روش های علم جامعه شناسی دسته بدی و تحلیل و
براورد شده است. پژوهش حاضر تحقیقاتی در چهارچوب جامعه شناسی تاریخی حوادث سقوط است، که
به تحلیل ونقد مجدد علل یاد شده پرداخته است و نقد نظریه عصبیت ابن خلدون در سقوط امویان اندلس
است و استفاده از نظریه او در مورد انحطا ط قدرت اسلامی در ایبری و سقوط نهایی اندلس را بررسی
کرده است و نظریه یک علتی ابن ابار در سقوط اندلس را بیان و تحلیل نموده است. نظریه یک علتی ابن
ابار دارای نمود بیرونی و شیئیت تاریخی است. این پژوهش میان رشته ای از ساختارهای ذهنی جامعه
شناسی و روانشناسی در نقد رفتار دولتمردان و خلفای اموی بهره گرفته است و جزئیات رفتار امویان در
اندلس و دول پس از آن ها را بررسی کرده است. در نظریه یک علتی این ساختار ذهنی حاکم است که
برخورد ایده ئولوژیها و مذاهب در اندلس موجب سقوط اندلس شد ودر کاربست نظریه عصبیت ابن
خلدون این رویداد قابل توجیه درست و کامل نیست زیرا عصبیت خود تابعی از علل دیگر است. پژوهش
براساس دیدگاه های چند جامعه شناس مانند، گورویچ و آنتونی گیدنز، سرژ پوگام دو جامعه شناس معاصر
و مطالعات گسترده مولف در کارکرد های ساختار های نظری جامعه شناسی مدرن در بررسی حوادث
تاریخی است. که نمونه ان در کتاب شکل گیری شهر در قرون وسطی و بیان روند تغییرات اجتماعی در
جامعه قم قر ون نخستین هجری است که با مهاجرت و ترکیب جمعیتی پایدار جدید در ایران همراه بود
١٣٩٥ ) و روند تغییرات اجتماعی و مهاجرت عرب به شبه جزیره ایبری در کتاب تاریخ تشیع در /١٣٨٤)
اسپانیا است ( ١٣٩٥ ). که سیر مهاجرت عرب به شبه جزیره ایبری و برخورد ها و رفتار عرب اموی با سایر
افراد عرب در هنگام فتح و استقرار و تاسیس دولت بوسیله عرب در اندلس است. سه مقاله تحولات فلسفی
کلامی عهد مرابطین ( ١٣٨٠ ) و موحدین( ١٣٨٢ ) و حفصیان ( ١٣٨٤ ) زمینه های عملی و نظری شکل گیری
دیدگاه ابن ابار در مورد حذف تشیع و اهل بیت از اندلس را بررسی کرده است.
خلاصه ماشینی:
حذف تشيع ، علت اصلي سقوط آندلس در نظريه ابن ابار و جامعه شناسي ديدگاه ابن خلدون در فروپاشي امويان آندلس دکتر محمد رضا شهيدي پاک استاديار گروه تاريخ دانشگاه آزاد اسلامي تهران .
سه مقاله تحولات فلسفي کلامي عهد مرابطين (١٣٨٠) و موحدين (١٣٨٢) و حفصيان (١٣٨٤) زمينه هاي عملي و نظري شکل گيري ديدگاه ابن ابار در مورد حذف تشيع و اهل بيت از اندلس را بررسي کرده است .
وبه اين دسته بندي بايد فعاليت مستمر نزاع يماني و مضري که از پيش از اسلام ريشه داشت و در عصر فتوحات و دوره ولاه اموي وعباسي در اندلس ريشه کرده بود را بايد اضافه کرد، و حذف آن از جامعه اندلسي و فروپاشي روابط اجتماعي و عدم استحکام آن در جامعه اسلامي اندلس را سبب شد، امويان از اغاز ورود به آندلس در صدد شناسايي وابستگان به تشيع بودند و به هر شکل ان ها را از جامعه اندلسي حذف کردند (شهيدي پاک تاريخ تشيع در اسپانيا /١٣٩٥).
استقرار کلام دولتي مرابطين و حفظ فرهنگ اندلس و حذف تشيع از صحنه قدرت سياسي و فرهنگي اندلس : در مقاله تحولات فلسفي و کلامي عهد مرابطين اين مطلب (شهيدي پاک / ١٣٨٠) به شکل جزيي و مبسوط علل مذهبي و سياسي امويان در اندلس امده است .