چکیده:
یکی از نیازهای اولیه بشر مسکن است که نقش اساسی در تامین حس رضایتمندی او دارد. رشد جمعیت دهههای اخیر در ایران و لزوم ایجاد انبوه مسکن سبب کاهش کیفیت و مطلوبیت طراحیها گشته است و تصمیمگیرندگان این عرصه، با توجه به اهدافی که دارند، کمتر به دنبال پاسخگویی به مهمترین موضوع، یعنی نیاز استفادهکننده، هستند و در بهترین حالت ممکن از موضع یک تامینکننده مسکن و نه یک طراح، تنها به مجموعه نیازهای اولیه یک خانواده معمولی توجه میکنند. طراحی مجتمعهای مسکونی امروزی، به دلیل نبود توجه به نیازهای انسانی، زندگی فردی و اجتماعی ساکنین را با مشکلاتی مواجه کرده است. یکی از همین مشکلات فقدان انعطافپذیری در طراحی فضاها است، بدین معنی که فضا قابلیت سازگاری با تغییر شرایط زندگی ساکنین را ندارد یا به اصطلاح، مسکن امروز یک فرد پاسخگوی نیازهای فردای او نیست. در این تحقیق با هدف ارتقای کیفیت انعطافپذیری در طراحی مجموعههای مسکونی، ابتدا با استفاده از اسناد و مطالعات کتابخانهای به بازتعریفی از معیارهای طراحی مسکن منعطف پرداخته شده است تا چارچوبی نظری برای انعطافپذیری به دست آید. در گام بعدی با در نظر گرفتن معیارهای این چارچوب، نمونههایی از مسکن آپارتمانی در تهران بررسی و تحلیل و وضعیت انعطافپذیری در این نمونهها ارزیابی شده است. درنهایت با استفاده از نظر متخصصین و صاحبنظران عرصه طراحی مسکن و از طریق پرسشنامه مقایسه زوجی و فرایند تحلیل سلسلهمراتبی AHP و با استفاده از نرمافزار Expert Choice این پارامترها اولویتبندی و مناسبترین راهکارها برای طراحی انعطافپذیر در مسکن آپارتمانی ایران تعیین گردیده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در اولویتبندی معیارها، طراحی معماری مهمترین معیار است و بعد از آن سیستم ساختاری، تجهیزات، مبلمان، و فضاهای خدماتی در جایگاههای بعدی هستند. این نتایج اثرگذارترین مولفههای انعطافپذیری در طراحی مسکن ایرانی قلنداد میشوند.