چکیده:
کاهش نرخ بیکاری و دستیابی به تورم غیر فزاینده از جمله اهداف مهم و کلیدی سیاستگذاران اقتصادی است. بنابراین اندازهگیری نرخ بیکاری همراه با تورم غیر فزاینده (نایرو) و هسته تورم از اهمیت خاص برخوردار است.
در این مقاله نرخ بیکاری همراه با تورم غیر فزاینده (نایرو) و هستة تورم به صورت همزمان و در چارچوب یک نگرش ساختاری برای اقتصاد ایران اندازهگیری میشود. در این رابطه، نایرو به عنوان جزئی از نرخ بیکاری واقعی که در بلند مدت با تورم ناهمبسته است، و هستة تورم نیز بخشی از تورم واقعی که اثر میان مدت و بلندمدتی بر تولید و اشتغال ندارد، تعریف شده است.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که مبادلة تورم و بیکاری در چارچوب منحنی فیلیپس کوتاهمدت و بلندمدت مرسوم با توجه به دادههای آماری کشور مورد تایید قرار نمیگیرد. نرخ بیکاری نایرو و هستة تورم بر خلاف تصور اولیه مفهوم ثابت زمانی نداشته بلکه در طول زمان متغیر هستند. نایرو و هستة تورم برآورد شده در این مقاله، تفاوت بسیار اساسی و چشمگیر با نرخ بیکاری و نرخ تورم واقعی ندارد که گویای ماهیت ساختاری و بلندمدت بودن پدیده بیکاری و تورم در اقتصاد ایران است.
Low unemployment rate and access to Non-Accelerating inflation rate are considered as key targets for policy makers. Thus, measuring the Non-Accelerating inflation rate of unemployment (NAIRU) is very important.
In this paper, we investigate the NAIRU and core inflation with a structural approach in which the two factors respond to each other simultaneously. The NAIRU is defined as a component of the real unemployment rate that is uncorrelated with inflation in the long run. In addition, the core inflation is defined as a component of real inflation that is uncorrelated with output and unemployment in medium and long run.
The findings of this paper shows that the trade-off between inflation and unemployment rate as predicted by traditional short and long run Philips Curve theory cannot be confirmed by the statistical data. Contrary to the primary conception, NAIRU and core inflation rate are time-varying and not fixed.
In This paper, also, there is no difference between NAIRU and core inflation with real unemployment and inflation respectively. That is, unemployment and inflation rate phenomena in Iranian economy have long term and structural nature.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله نرخ بيکاري همراه با تورم غير فزاينـده (نـايرو) و هسـتۀ تـورم بـه صـورت همزمان و در چارچوب يک نگرش ساختاري براي اقتصاد ايران اندازهگيري مـيشـود.
در اين رابطه ، نايرو به عنوان جزئي از نرخ بيکاري واقعي که در بلند مـدت بـا تـورم ناهمبسـته است ، و هستۀ تورم نيز بخشي از تورم واقعـي کـه اثـر ميـان مـدت و بلندمـدتي بـر توليـد و اشتغال ندارد، تعريف شده است .
نايرو و هستۀ تورم برآورد شده در اين مقاله ، تفاوت بسـيار اساسـي و چشـمگير بـا نـرخ بيکـاري و نـرخ تـورم واقعـي نـدارد کـه گويـاي ماهيـت سـاختاري و بلندمدت بودن پديده بيکاري و تورم در اقتصاد ايران است .
در سال ١٩٦٨، فريدمن و فلـپس ايـن نکتـه را بيـان کردنـد کـه تغييـر انتظـارات تـورمي ميتواند اين رابطه را تحت تأثير قرار دهد؛ وي در حالي که بـر وجـود رابطـۀ کوتـاه مـدت تأکيد ميکرد بيان داشت که امکان مبادلۀ تورم و بيکاري در بلندمدت وجود نـدارد، يعنـي در بلندمدت به دليل اينکه انتظارات تورمي با تورم واقعي برابـر مـيشـود، نـرخ بيکـاري بـه سطح نرخ بيکاري بلندمدت مـيرسـد.
(به تصویر صفحه رجوع شود) توضيح : محور افقي(nairu) نرخ بيکاري نايرو و محور عمودي(core) تورم هسته نمودار ٤.
٨. خلاصه نتايج و اشارات سياستي در اين مقاله نرخ بيکاري همراه با تورم غير شتابان يا نايرو و هستۀ تورم براي اقتصاد ايران به صورت همزمان و با استفاده از روش خودرگرسيون برداري ساختاري برآورد شد.
(1991), "The Phillips Curve: The Persistence of Inflation and the Lucas Critique:Evidence from Exchange-Rate Regime", American Economic Review, 81.