چکیده:
با گذشت بیش از شش سال از شروع بحران سوریه و مبدل شدن بحران مذکور به یک فاجعه حقوق بشری منطقهای و بینالمللی، افکار عمومی جهان و سیاست خارجی اغلب قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای متوجه این بحران شده است. جمهوری اسلامی ایران که سوریه را عمق استراتژیک خود در منطقه میداند، در طول این سالها در حمایت از دولت سوریه با چالشها و انتقادات گستردهای در سطوح داخلی و خارجی مواجه شده است، اما کماکان از مواضع خود در بحران مذکور عقبنشینی نمیکند. بدین ترتیب، با توجه به واقعیات جاری در تحولات خاورمیانه امروزی، بررسی رفتار بازیگر دولتی جمهوری اسلامی در بحران سوریه با تبیین رویکرد نظری نوواقعگرایی و پاسخ به این سوال که «چرا جمهوری اسلامی ایران برای روابط با سوریه و حضور در بحران این کشور اهمیت خاص استراتژیک قائل است؟»، از اهداف اصلی این پژوهش به حساب میآید. درک پیامدهای منطقهای حمایت ایران از سوریه در خاورمیانه و همچنین تبیین این مسئله که آیا رفتار ایران در بحران سوریه بر اساس اصول روابط بینالملل و نظام امنیتی خاورمیانه است یا خیر، از دیگر اهداف این تحقیق محسوب میشوند. پژوهش حاضر برای دستیابی به یک پاسخ جامع و کامل، با در نظر گرفتن دیدگاههای مخالف و چالشهای جمهوری اسلامی ایران در سوریه، به بررسی عوامل ژئوپلیتیک و استراتژیک در قالب نظریه نوواقعگرایی میپردازد.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر براي روشن شدن جايگاه واقعي سوريه در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در مناسبات خاورميانه ، سعي دارد با در نظر گرفتن ديدگاه هاي مخالف حمايت ايران از دولت سوريه و چالش هاي ايران در اين بحران ، به يک جمع بندي واقع گرايانه رسيده و درعين حال ، عواقب و پيامدهاي حمايت مذکور را در سطوح ملي، منطقه اي و بين المللي بررسي کند و نهايتا مشخص سازد که آيا رفتار ايران در بحران سوريه مطابق با اصول روابط بين الملل و نظام امنيتي خاورميانه در قالب رويکرد نظري نوواقع گرايي است يا خير.
«جايگاه مجموعه امنيتي محور مقاومت در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران »، نوشته علي آدمي و مقدم کشاورز، به اهميت منطقه شامات و پل ارتباطي ايران با گروه هاي مردمي حزب الله و حماس ميپردازد و بيان ميدارد که لزوم حمايت ايران از دولت سوريه براي حفظ محور مقاومت در منطقه و جلوگيري از افزايش قدرت رقباي ايران در منطقه است .
۲. چارچوب نظري: رويکرد نوواقع گرايي با توجه به ساختار دائما کشمکش زا و بحران آميز نظام امنيتي خاورميانه و در اولويت بودن شکل سنتي امنيت در اين منطقه و همچنين با توجه به اينکه دولت جمهوري اسلامي ايران و دولت سوريه ، دو بازيگر اصلي موضوع پژوهش حاضر به حساب ميآيند، رويکرد نوواقع گرايي براي تبيين پديده هاي اين منطقه نسبت به ديگر نظريه هاي روابط بين الملل ، مناسب به نظر ميرسد.