چکیده:
سازمان قشون ایران در عصر زندیّه بهلحاظ ساختاری تفاوت چندانی با عصر افشاریّه و صفویّه نداشت؛ لذا شیوههای بهکارگرفته شده از سوی قشون نیز برداشتی از دورههای پیشین بود. روشهای جنگی، قدیمی و مبتنی بر برتری نیروی انسانی و رزم قهرمانانه بود، اما استفاده از شیوههای مناسب نبرد نیز در پیروزی یا شکست سپاهیان نقش زیادی داشت. در دورة زندیّه از شیوههای مختلفی برای پیروزی در نبردها استفاده میشد که عبارت بودند از: شایعهپراکنی دربارة زخمیشدن، اسارت و یا کشتهشدن فرماندة نیروهای مقابل، تطمیع سربازان دشمن با دادن پول و هدایای دیگر، خودداری از نبرد در دشت و فضاهای باز، استفاده از دیوار و خندق برای محافظت از شهرها، ساختن استحکامات برای شکستن محاصره و شبیخونزدن. روشهای مذکور اگر بهدرستی و به موقع بهکارگرفته میشدند، منجر به پیروزی در نبردها میشدند. در پژوهش حاضر تلاش خواهد شد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع دست اوّل به این پرسش پاسخ داده شود که سبب موفقیّتهای نظامی قشون زندیّه، بهویژه در دورة کریمخان زند چه بوده است؟ دستاورد پژوهش این است که قشون زندیّه با توجه به حضور فرماندهان لایقی همانند کریمخان و با استفادة درست و به موقع از شیوههای مختلف نبرد توانستند بیشترین موفقیّت را در نبردها به دست آورند.
خلاصه ماشینی:
در دورٔە زندیه از شیوه های مختلفی برای پیروزی در نبردها استفاده میشد که عبارت بودند از: شایعه پراکنی دربارٔە زخمیشدن ، اسارت و یا کشته شدن فرماندٔە نیروهای مقابل ، تطمیع سربازان دشمن با دادن پول و هدایای دیگر، خودداری از نبرد در دشت و فضاهای باز، استفاده از دیوار و خندق برای محافظت از شهرها، ساختن استحکامات برای شکستن محاصره و شبیخون زدن .
پرسش اینجاست که با وجود اوضاع آشفتۀ قشون پس از مرگ نادرشاه ، سبب موفقیت قشون زندیه در بیشتر نبردها چه بوده و آنها از چه شیوه هایی در نبردهای خود بهره میبردند که زمینه های پیروزی را برای آنها فراهم میکرد؟ همۀ کتاب هایی که تاریخ نظامی ایران و تاریخ زندیه را بررسی کرده اند، به وضعیت قشون ایران در دورٔە زندیه اشاره کرده اند؛ از آن جمله میتوان به قوزانلو (١٣١٥)، یحیی ذکاء (١٣٥٠)، جان پری (١٣٦٥)، ناصر تکمیل همایون (١٣٧٦)، رضا شعبانی (١٣٧٨)، ورهرام (١٣٨٥) و هادی هدایتی (١٣٩١) اشاره کرد.
در اوایل سال ١١٧٤ق پس از آنکه خیال کریم خان از طرف فارس و کرمان و بختیاری آسوده شد، برای تنبیه و سرکوبی فتح علیخان که از سرداران نادرشاه بود و پس از مرگ نادر در پی اتحاد با محمدحسن خان قاجار، قلعۀ ارومیه را تصرف کرده بود، عازم آذربایجان شد و پس از تصرف مراغه و سرکوبی ایلات شقاقی و شاهسون ، تبریز را محاصره کرد، ولی به علت فرارسیدن زمستان به تهران بازگشت و پس از تجهیز قوا، در ماه ذیالقعدٔە سال بعد باردیگر عازم فتح آذربایجان شد (موسوی نامی اصفهانی، ١٣٦٣: ٩٩ و ١٣١).