چکیده:
روستا و شهر دو شکل عمدة سکونت و اجتماع انسانیاند که در ارتباط با یکدیگر قراردارند. این رابطه با نوعی دوگانگی همراه است که براساس دو عنصر تفاوت و تضاد تعریف میشود. دوگانگی و شکاف موجود که طی تاریخ شکلگرفته، باعث شده است تا جامعة شهری نگاهی از بالا به روستا و روستایی داشته باشد؛ به طوری که بازتاب این نگرش را در شعر فارسی میبینیم. حال آنکه روستای ایرانی پیش از دورة سرمایهداری شکلی از خودکفایی داشت و در مقابل، وابستگی شهر به روستا بیشتر بود. بر همین اساس، مقالة حاضر به این مسئله میپردازد که واقعیت رابطة روستا-شهر چه بوده و شعر کلاسیک فارسی چه نقشی در این میان ایفا کرده است؟ پاسخ به این پرسش، زمینه و ریشههای نگاه جامعة شهری را مشخص میکند؛ لذا شعر فارسی طی سدههای متمادی بررسی و با توجه به ماهیّت گفتمانی موضوع از نظریة تحلیل گفتمان لکلائو و موف برای تحقیق استفاده شده است. حاصل آنکه دوگانگی روستا و شهر ریشه در دورة باستان دارد که درنتیجة گسترش شهر و تمرکز قدرت در آن پدید آمده است، اما ورود اسلام بهعنوان دینی با تمایلات شهری سبب غلبة گفتمان شهری شد. این گفتمان برای تداوم برتری خود از ابزارهایی ازجمله شعر بهره برد و شعر در مواردی با بازنمایی روستا به تداوم سلطة گفتمان شهری یاری رساند.
خلاصه ماشینی:
دوگانگی و شکاف موجود که طی تاریخ شکل گرفته ، باعث شده است تا جامعۀ شهری نگاهی از بالا به روستا و روستایی داشته باشد؛ به طوری که بازتاب این نگرش را در شعر فارسی میبینیم .
بر همین اساس ، مقالۀ حاضر به این مسئله می پردازد که واقعیت رابطۀ روستا-شهر چه بوده و شعر کلاسیک فارسی چه نقشی در این میان ایفا کرده است ؟ پاسخ به این پرسش ، زمینه و ریشه های نگاه جامعۀ شهری را مشخص می کند؛ لذا شعر فارسی طی سده های متمادی بررسی و با توجه به ماهیت گفتمانی موضوع از نظریۀ تحلیل گفتمان لکلائو و موف برای تحقیق استفاده شده است .
تعریف روستا تحت تأثیر گفتمان های متفاوت نیز تغییر میکند؛ روستایی که در یک دیدگاه مخزن تاریخ و فرهنگ جامعه است ، زمانی که در مقابل زندگی شهری (که مبتنی بر نوآوری است ) قرار میگیرد، واحدی مبتنی بر تداوم و استمرار سنت ها و تکرار گذشته دانسته میشود (بهروان ، ١٣٩٠: ٢٥٢).
تا آنجا که به ایران مربوط میشود، دوگانگی روستا-شهر در دورٔە باستان ریشه دارد که نتیجۀ تمرکز قدرت در شهرها بوده است ، اما ورود اسلام با جنبۀ شهریاش ، باعث شد از یک سو شکاف میان آن دو گسترش یابد و از سوی دیگر، گفتمان شهری موضع مسلط را بیابد و هژمونیک شود، اما تثبیت این هژمونی نیازمند تولید معنا و تداوم بازنمایی بود.