چکیده:
با شروع جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط نیروهای بیگانه، آلمانی ها با درک احساسات ضد اشغال مردم ایران درصدد برآمدند تا علاوه بر به خطر انداختن منافع متفقین (روسیه و انگلستان) بتوانند به سیاست «مکانی در زیر آفتاب» امپراتوری آلمان جهت تامین منافع اقتصادی خود گام بردارند. آلمان ها با ایجاد یک شبکه گسترده جاسوسی و تبلیغی شامل ماموران نظامی و عوامل مجرب سیاسی در ایران در پی اهداف خود برآمدند. آن ها قلمروه ایران را به حوضه های مختلفی تقسیم کردند که در این میان ماموریت فارس بر عهده شخصی به نام ویلهلم واسموس گذاشته شد. بی شک وی مشهورترین چهره در دستگاه رهبری تبلیغات ضد متفقین در ایران بود و بخاطر فعالیت هایش به لارنس آلمان شهرت یافت. در این مقاله عملکرد ها و فعالیت های وی را در فارس، اهداف و ابزار و میزان موفقیت و تاثیر گذاریش در تحریک و سازماندهی حرکت های ملی در این منطقه بر ضد نیروهای انگلیس را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
خلاصه ماشینی:
جنگ جهانی اول، روابط ایران و آلمان، فارس، انگلیسی ها، واسموس مقدمه: هم زمان با شروع جنگ جهانی اول کشور در وضعیت بحرانی اقتصادی وسیاسی دست و پنجه نرم می کرد، مجلس سوم تازه افتتاح شده و مطبوعات و احزاب سیاسی فعالیت خود را آغاز کرده بودند.
(داگوبرت فن میکوش،146:1375) واسموس برای مذاکره با خان ها به اهرم رفت و طی مذاکراتی با دو خان مذکور و رئیس علی دلواری، آن ها را متقاعد کرد که حمله به بوشهر موفقیت آمیز خواهد بود و مقداری پول و سلاح هایی که در شیراز خریداری کرده بود را در اختیار آن ها قرار داده و قول مساعدت های بعدی را داد.
سفارت آلمان نیز به دولت ایران قول داد که واسموس را احضار نماید پرنس رویس سر کنسول سفارت آلمان در تهران به واسموس اطلاع می دهد که دولت ایران از فعالیت های تحریک آمیز او نگران است،هم چنین مقامات انگلیسی از اقدامات وی آگاه شده و نماینده ی بریتانیا در بوشهر دولت ایران را تحت فشار قرار داده تا جلوی اقدامات واسموس گرفته شود.
بدین ترتیب واسموس موقعیت خود را استحکام بخشید بدستور وی اخطاری از سوی شیخ حسین چاه کوتاهی و زائر حضرخان خطاب به فرمانده نیروی انگلیسی در بوشهر صادر شد که از آن ها خواسته شده بود فورا زندانیان آلمانی را آزاد و بوشهر را تخلیه کنند در غیر این صورت بوشهر مورد حمله قرار خواهد گرفت.