چکیده:
تحقیق حاضر، نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر شکل گیری ارتباطات بین فرهنگی (درایران)است که با روش مطالعه کتابخانهای و اسنادی و ابزار فیش برداری به بررسی اهمیت و تاثیرات این شبکهها و شکل گیری و تغییرات ارتباطات بین فرهنگی در این فضا پرداخته است. با توجه به پیشینه تحقیق و نظریاتی که مطرح شده و تحقیقاتی که انجام گرفته است، مشخص شد که ارتباطگری در فضای مجازی بدون پذیرش فرهنگ و پذیرش فرهنگها بدون در نظر گرفتن آداب و رسوم، عقاید و در نهایت به وجود آمدن فرهنگی مشترک امکانپذیر نیست. ارتباطات بین فرهنگی در این فضا معمولا به سمت جذب فرهنگ ها یا حداقل اثرپذیری از فرهنگ های دیگر شکل می گیرد. این ارتباطات قطعا بر روابط ملتها، مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و توسعه یا پسرفت آنها نیز اثرگذار است. در پایان، نتیجه گیری و پیشنهادات لازم مطرح شد.
The present study investigates the role of virtual social networks in the formation of intercultural communication (in Iran). Through a library and documentary method and using note taking tools, this research investigates the significance and effects of these networks and the formation and changes of intercultural communication in this context. According to the background research and the theories that have been presented and the researches that have been carried out, it became clear that communication in cyberspace is not possible without the acceptance of cultures and the acceptance of cultures is not possible without considering customs, beliefs, and ultimately the emergence of a common culture. Intercultural communication in this space is usually headed to attract other cultures or, at least, facilitate influenceability from other cultures. These connections will certainly affect the relations of nations, political, economic and social issues and their development or regression. In the end, conclusions and suggestions were made
خلاصه ماشینی:
متأسفانه در کشور ایران، بااینکه این شبکههای اجتماعی در ارتباطات بینفرهنگی و شکلگیری فرهنگهای مختلف و تغییر هویت و سبک زندگی زوجهای ایرانی، جوانان، و بهطور کلی مردم ایران تأثیر بسیار زیادی میگذارند، انگار اصل بررسی مسئله اهمیت چندانی ندارد و به مقولهای عادی تبدیل شده است؛ فارغ از هر تغییری که در این دنیای مجازی رخ دهد.
نخستین گزاره میگوید مهاجران با افرادی پیوند دارند که هویت خود را تعریف میکنند (برای مثال، دیگر مهاجران که بهلحاظ فرهنگی با آنان شریکاند و اتباع کشور میزبان)؛ گزارة دوم ادعا میکند نحوهای که مهاجران شبکههای اجتماعی خود را تجربه میکنند تحتتأثیر فرهنگهای بومیشان قرار دارد؛ گزارة سوم اسمیت بیانگر آن است که هرچه تعداد اتباع کشور میزبان در شبکههای اجتماعی مهاجران بیشتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که مهاجران فرهنگپذیر شوند؛ گزارة چهارم ادعا میکند، با ادغام مهاجران در اجتماعات میزبان، شبکههای اجتماعی آنها تغییر میکند؛ گزارة پنجم میگوید عواملی نظیر محل زندگی مهاجران و طبقة اجتماعی آنان بر تواناییهایشان برای شکلدادن به شبکههای بینفرهنگی و فرهنگپذیری تأثیر میگذارند؛ گزارة ششم بیان میدارد که شبکههای متراکم (برای مثال، پیوندهای مرتبط با یکدیگر) از توانایی مهاجران برای دستیابی به منابع موردنیاز فرهنگپذیری میکاهد؛ و گزارة آخر میگوید: «شبکههای بینفرهنگی از تراکم کمتری برخوردار خواهند بود و پیوندهای شعاعمانند بیشتری در فرهنگهایی که منعکسکنندة هنجار رابطهای بافتمحور هستند»5 (Gudykunst 2005: 650).
در جهان کنونی باتوجهبه گسترش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و شبکههای اجتماعی مجازی دیگر کنترل ارتباطات و فرهنگ از دست دولتها خارج شده است و طبیعتا همة کشورها همراه با این موج خواهناخواه، سریع یا کند، تغییر پیدا خواهند کرد.