چکیده:
نظر به موضع گیری اسلام نسبت به مسالة امثیت. چنین به نظر میرسد که هدف
اصلی آن. برقراری امثیت در جوامع انسانی است.
نگارنده در راستای تبیین این هدف. کوشیده است طی چند بخش, راز نهفتهای را
که در ایمان و اسلام است. آشکار نماید و این. مدعای ما در مسالة تحقیق است.
نگارنده در نخستین بخش. به مفهوم کاوی برخی عناوین و اصطلاحات کلیدی
در رابطه با امثیت میپردازد و در بخش دوم بحشی را به میزان اهمیت مسالة
امنیت در اسلام اختصاص داده و در بخش سوم به ارائة مدل و الگوهای
تتوریک در مکتب اسلام پرداخته است.
نویسنده. توجه به دو نکته را لازم میداند: یکی ایدکه مقالذ حاضرء هر چند در
مقام پاسخ به شبهات نیست. اما تلویحا و به دلالت تصمنی. به این حقیقت دست
میبابد که چنین دینی. طبعا نمی تواند خاصیت و طبیعتی غیر از امنیست داشته
باشد که خود. پاسخی است به آنان که آن را به غرض یا به غلط. دین خشونت
معرفی می نمایند.
نکتة دیگر این است که اسناد روایات این بحث. اگرچه بهطور عموم. مربوط به
هم معصومین نله است. اما به طور ویژهای در بخش آخر به راهبردهای جاوید
حضرت نامن مزین گردیده است.
خلاصه ماشینی:
آن بزرگ میگفت، شما هم بیائید بهشتی باشید در این زندگی و نه جهنمی، یعنی همواره فرودستان، کممایگان، بیبضاعتان و فقرا را در نظر داشته باشید و با آنان دمخور و محشور باشید تا از وضعیت خود لذت ببرید و بر آنچه خداوند به شما داده، او را شاکر باشید، این مشی و مرام، سبب افزونی نعمت الهی نیز میشود، چه آن که خود فرموده است: ﴿لئن شکرتم لأزیدنکم ولئن کفرتم إن عذابی لشدید﴾ ( ابراهیم /7) و شاعر در این مضمون گفته است: شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت، از کفت بیرون کند اما از همه مهمتر و جدای از زیاد و کم شدن نعمت، آنچه برای انسان اهمیت آنی دارد، مسألۀ امنیت روان و خاطر است که خارج از این راهبرد، امکان رسیدن به آن نیست و علاوه بر این که به آن نمیرسد، امکانات و امکانیات (فرصتها) موجود را هم، چه بسا از دست بدهد، یعنی مرتکب اعمال نسنجیده و نابجایی شود که به ایزوله شدن و محرومیت اجتماعی او منجر گردد، زیرا در چنان شخصی، دائما آتش حسادت شعله میکشد و نسبت به زمین و زمان، خشمناک و معترض است و طبعا، به طور ناخواسته رفتارهایی از او بروز میکند که اعتماد دیگران را نسبت به او سلب مینماید.