چکیده:
هدف پژوهش تعیین میزان گرایش نوجوانان مصرف کننده دخانیات به مصرف مواد بر مبنای فضای روان شناختی خانواده و پیشینه اعتیاد اعضای خانواده با میانجی گری گروه همسالان بود.
روش
روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمامی نوجوانان دختر و پسر 19-13 ساله شهر تهران به تعداد 839057 در نیمه دوم سال 1395 بود. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ابتدا شهر تهران به 5 قسمت جغرافیایی شمال، جنوب، غرب، شرق و مرکز تقسیم و سپس از بین مناطق 22 گانه شهرداری، 11 منطقه به صورت تصادفی انتخاب و حجم نمونه به پیشنهاد میشل 1993 و با در نظر گرفتن نسبت 10 تا 20 آزمودنی به ازای هر متغیر مشاهده شده و احتمال ریزش نمونه 150 نفر تعیین شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه استعداد اعتیاد ویراست نوجوانان زینالی (1393) ، مقیاس جو عاطفی خانواده هیلبرن 1964، مقیاس همنشینی با همسالان بزهکار پاسکال، رینگوالت و فلولینگ (2003) و ابزار محقق ساخته پیشینه اعتیاد اعضای خانواده 1395 گردآوری و پس از حذف 5 پرسشنامه مخدوش و 3 شرکت کننده پرت، با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد.
یافته ها
نتایج نشان داد که ضریب مسیر غیرمستقیم فضای روان شناختی خانواده و گرایش به مصرف مواد با میانجی گری گروه همسالان منفی (164/0- =β، 002/0 =P) و ضریب مسیر غیرمستقیم پیشینه اعتیاد اعضای خانواده و فامیل و گرایش به مصرف مواد با میانجی گری گروه همسالان مثبت (153/0 =β، 002/0 =P) است.
نتیجه گیری
پیشنهاد می شود والدین با فراهم آوردن فضای روان شناختی و عاطفی مناسب فرزندان خود را از تاثیر همسالان و گرایش به مصرف دخانیات و مواد محفوظ دارند.
خلاصه ماشینی:
الگوي ساختاري گرايش به مصرف مواد در نوجوانان بر مبناي فضاي روان شناختي خانواده و پيشينه اعتياد اعضاي خانواده با ميانجيگري گروه همسالان 3 فروزش سلامي ١، حميدرضا حاتمي ٢* و ربابه نوري ١.
دانشيار گروه روان شناسي، دانشگاه خوارزمي، تهران ، ايران چکيده هدف : هدف پژوهش تعيين ميزان گرايش نوجوانان مصرف کننده دخانيات به مصرف مواد بر مبناي فضاي روان شناختي خانواده و پيشينه اعتياد اعضاي خانواده با ميانجيگري گروه همسالان بود.
شاخص هاي برازندگي الگوهاي اندازه گيري و ساختاري روابط بين فضاي روان شناختي خانواده ، پيشينه اعتياد اعضاي خانواده ، گروه همسالان و گرايش به مصرف مواد (به تصویر صفحه رجوع شود) 1.
در الگوي ساختاري پژوهش حاضر چنين فرض شد که فضاي روان شناختي خانواده و پيشينه اعتياد اعضاي خانواده و فاميل ، هم به صورت مستقيم و هم به واسطه گروه همسالان ، گرايش به مصرف مواد را پيش بيني مي کند.
گروه همسالان رابطه بين فضاي روان شناختي خانواده و پيشينه اعتياد اعضاي خانواده و فاميل و گرايش به مصرف مواد را در نوجوانان مصرف - کننده دخانيات ميانجيگري مي کند.
نتايج پژوهش حاضر با نتايج پژوهش هاي آلبوکردي، نظري، نوري و خدادادي سنگده (٢٠١٢)؛ حبيبي، بشارت ، هادي بهرامي، رستمي و فرر-ردر (١٣٩١)؛ خدادادي سنگده و همکاران (١٣٩٣)؛ درگاهي، اعيادي، شاکرمي، محبي و قاسم زاده (١٣٩٣)؛ عسگري، صفرزاده و قاسمي مفرد (١٣٩٠)؛ نعامي و پيمان نيا (١٣٩٣)؛ اسکوفيلد، کانگر و رابينز (٢٠١٥)؛ گو و همکاران (٢٠١٠)؛ مرکن ، اسليدنس ، دي وريس و استگليچ (٢٠١٣)؛ نگوزي و اولين (٢٠١٥)؛ وانگ ، هو، لو و لم (٢٠١٢)؛ هيومل و همکاران (٢٠١٣) هم راستا است .