چکیده:
مکتب ادبی ناتورالیسم در اواخر قرن نوزدهم با تلاش امیل زولا در فرانسه پایگذاری شد. این مکتب رفتار و افکار انسان را برخاسته از امیال طبیعی و غرایز درونی میداند و بر جنبههای توارث، محیط، لحظه و مشاهدة زندگی انسان به دور از آرمانگرایی تأکید میورزد. ناتورالیسم از راه ترجمه وارد ادبیات ایران شد و برخی از نویسندگان معاصر ایرانی، از جمله بهمن شعلهور را تحت تأثیر خود قرارداد. در این مقاله، رمان سفر شب از شعلهور به شیوة تحلیلیـ توصیفی از منظر مکتب ناتورالیسم ادبی بررسی شدهاست و نتیجة بهدست آمده، از تجلی شانزده مؤلفة ناتورالیسم در این اثر حکایت میکند. مؤلفههای توصیف دقیق و شرح جزئیات، ضدیت با قراردادهای اخلاقی و مذهبی، زشتنگاری، عنوان بیپردة مسائل جنسی، شکست حرمت کلمات و مفاهیم، تأثیر محیط، زبان محاوه، احساس یأس و پوچی، پرداختن به طبقة فرودست، و نفی اراده و اختیار از پرتکرارترین مؤلفههای رمان سفر شب هستند. دلایلی مانند سبک نویسنده و فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر دهة 30 و 40 از علل اساسی بسامد این مؤلفهها به شمار میرود.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله ، رمان سفر شب از شعله ور به شیوۀ تحلیلیـ توصیفی از منظر مکتب ناتورالیسم ادبی بررسی شده است و نتیجۀ به دست آمده ، از تجلی شانزده مؤلفـۀ ناتورالیسـم در ایـن اثر حکایت میکند.
محمـد حقـوقی در کتـاب مروری بر تاریخ و ادبیات امروز ایران از سفر شب به عنـوان «رمـان مغشـوش و عجولانـه و جسارت آمیز» (حقوقی، ١٣٧٧: ٥٤) یاد میکند و از آن سریع میگذرد و میرعابدینی نیز در جلد اول کتاب صد سال داستان نویسی اشاره میکند که «سـفر شـب فضـایی آشـفته دارد و فصل های دوازده گانه اش رابطۀ محکمی با هم ندارنـد؛ گـویی هـر فصـل ، داسـتان کوتـاهی است با نظرگاه و سبک نویسندگی متفـاوت از فصـل هـای پـیش و پـس از خـود.
رمان نویس در مکتب ناتورالیسم ، ارتباط اثر خود را با امور معنوی و در نتیجه ، خدا قطع میکند که این امر در رمان سفر شب نیز کاملا مشـهود اسـت و شـعله ور آن را بـه گونـه ای خلق کـرده کـه عمـلا بـا عـالم مـذهبی و غیرمـادی ارتبـاطی نداشـته باشـد؛ بـرای مثـال ، او شخصیت آقای پولادین را به گونه ای میپرورد که بدون هیچ شرمی آشکارا علیه برخـی از سنن دیرینه و اعتقادات مذهبی به پا خیزد.
شعله ور در بخش هایی که عـیش و نوش جوانان را توصیف میکند، یا فصولی که مربوط به اکبرشـیراز اسـت ، بارهـا از ایـن مؤلفه استفاده کرده است و قلـم او بـه اقتضـای شخصـیت پـردازی، عفـت خـود را از دسـت داده است ؛ برای مثال ، خواننده از همان ابتدای رمان ، در صفحات ٤ و ٥ با کلمات ، جمـلات و اصطلاحاتی مواجه میشود که همگی آن ها ارزش اخلاقی کلام را درهم مـیکوبـد و بـا برجسته کردن مؤلفۀ ناتورالیستی «شکستن حرمت کلمات و مفاهیم »، رمان سـفر شـب را بـه سمت یک اثر ناتورالیستی سوق میدهد.