چکیده:
ژان پل وینه و ژان داربلنه از ایدهپردازان مشهور نقد ترجمه در کتاب خود، "سبک شناسی تطبیقی فرانسوی و انگلیسی: یک روش برای ترجمه" (1995)، روشها و معیارهای هفتگانهای را برای ترجمه معرفی میکنند که هر مترجمی خواه ناخواه از آنها استفاده میکند و بهرهگیری مترجم از هریک از این روشها و بررسی میزان این بهرهگیری، روش ترجمه مترجم اعم از ترجمه مستقیم و غیرمستقیم را آشکار میسازد. این پژوهش در دو بعد نظری و تطبیقی، ابتدا به شرح مولفههای وینه و داربلنه پرداخته و سپس با روشی توصیفی- تحلیلی نمونههایی از ترجمه موسوی گرمارودی از نامه امام علی (ع) به مالک اشتر (1394) در نهجالبلاغه را بر پایه روشهای هفتگانه مذکور، مورد بررسی و نقد قرار میدهد تا ارزیابی مثبت و دقیقی از کیفیت و روش ترجمه مترجم ارائه دهد. نتیجه نشان میدهد که گرمارودی از بین روشهای هفتگانه وینه و داربلنه کمتر از رویههای مستقیم که عبارت از؛ قرضگیری، گرتهبرداری و تحتاللفظی است، بهره برده که این موضوع با توجه به مقوله سرهنویسی و زبان آرکائی گرمارودی در ترجمه، قابل توجیه است؛ کما اینکه چهار تکنیک بعدی که مربوط به روش غیرمستقیم است در ترجمه بیشتر بهکار گرفته شده است و این روش به افزایش خوانایی و سلاست ترجمه او کمک کرده است.
خلاصه ماشینی:
نتیجه نشان میدهد که گرمارودی از بین روشهای هفتگانه وینه و داربلنه کمتر از رویههای مستقیم که عبارت از؛ قرضگیری، گرتهبرداری و تحتاللفظی است، بهره برده که این موضوع با توجه به مقوله سرهنویسی و زبان آرکائی گرمارودی در ترجمه، قابل توجیه است؛ کما اینکه چهار تکنیک بعدی که مربوط به روش غیرمستقیم است در ترجمه بیشتر بهکار گرفته شده است و این روش به افزایش خوانایی و سلاست ترجمه او کمک کرده است.
گاهی اوقات با اینکه معادل فارسی، مرسوم و استفاده از آن کاربرد دارد، اما گرمارودی سعی میکند با قرضگیری، متن را به بافت تاریخی و فرهنگی زمان امام (ع) نزدیک سازد؛ مانند معادلیابی او برای واژه «خراج» : «وتفقد أمر الخراج بما یصلح أهله»؛ در مورد خراج، چنان عمل کن که موجب بهبود حال خراجدهندگان شود» (همان: 1023)؛ در اینجا مترجم کلمه خراج را عینا در ترجمه خود آورده تا بافت تاریخی متن را لحاظ کرده باشد در حالیکه معادل مرسومتر و بهروزتر آن، مالیات است؛ ولی ترجیح مترجم بر عدم استفاده از آن بوده است.
همچنین در آغاز نامه میبینیم که: «حین ولاه مصر، جبایة خراجها وجهاد عدوها»؛ هنگامی که او را والی مصر برگماشت، برای گردآوردن خراج آن و جهاد با دشمنان آنجا» (گرمارودی: 1001)، در اینجا معادلگزینی واژگانی چون، ولایت و خراج و جهاد با قرضگیری انجام گرفته است تا بافت دینی و فرهنگی متن مبدأ را حفظ کند؛ اما نمیتوان این رویکرد نزد گرمارودی را یک روش هدفمند تلقی نمود؛ زیرا مترجم تنها در برخی مواقع چنین کرده است و در مواقع بسیاری این بافت را با پایبندی به اصل فارسیگزینی رعایت ننموده است، مانند نمونه «ومنها أهل الجزیة والخراج من أهل الذمة ومسلمة الناس»؛ «گروهی خراجگزاران و پرداختکنندگان مالیاتاند، خواه مسلمان و خواه غیرمسلمان» (همان: 1012).