چکیده:
ترجمه یکی از برجستهترین مقولات بینافرهنگی است که از دیرباز تاکنون، فراز و نشیبهای فراوانی به خود دیده و پیوسته در حال رشد و ارتقاء است. یکی از ابعاد مهم ترجمه، مقوله فرهنگی است. عناصر فرهنگی از آن جهت که مختص قوم و گروه خاصی است و به تناسب گفتار، کردار و سلایق آنان متفاوت است، انتقال معنا را به زبان مقصد، با مشکل مواجه میسازد؛ که البته ریشه این مشکلات، به میزان شناخت مترجم به عناصر فرهنگی زبان مبدا ارتباط دارد. از جمله معروفترین صاحب نظران در زمینه ترجمه عناصر فرهنگی، پیتر نیومارک (1988) است. نیومارک، عناصر فرهنگی را به پنج دسته تقسیم کرده و پانزده روش، برای ترجمه آنها ارائه داده است. جستار حاضر در پرتو نظریه نیومارک و با روش توصیفی-تحلیلی به ارزیابی پنج ترجمه از ترجمههای فارسی قرآن میپردازد. معیار انتخاب ترجمههای یادشده، صبغه خاص هر کدام از ترجمههای فوق، در سبک نوشتاری آنها است. کما اینکه ترجمههای انتخاب شده، در بازه زمانی سال 1367 شمسی تا 1383 به وجود آمدهاند. در این پژوهش، ترجمه فرهنگ مادی پوشاک در قرآن مورد بررسی قرار گرفته و هدف از نگارش مقاله، این است که بدانیم کدام روش از پانزده روش ترجمه عناصر فرهنگی در ترجمه عنصر پوشاک نقش بارزتری دارد؟ برآیند پژوهش، حاکی از آن است که مترجمان غالبا ترجمه تحت اللفظی را برگزیدهاند و برای ترجمه عناصر فرهنگی، شیوه انتقال، معادل فرهنگی و هم معنایی را انتخاب کردهاند.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش، ترجمه فرهنگ مادی پوشاک در قرآن مورد بررسی قرار گرفته و هدف از نگارش مقاله، این است که بدانیم کدام روش از پانزده روش ترجمه عناصر فرهنگی در ترجمه عنصر پوشاک نقش بارزتری دارد؟ برآیند پژوهش، حاکی از آن است که مترجمان غالبا ترجمه تحت اللفظی را برگزیدهاند و برای ترجمه عناصر فرهنگی، شیوه انتقال، معادل فرهنگی و هم معنایی را انتخاب کردهاند.
واژگان کلیدی: قرآنکریم، ترجمه، پوشش، الگوی نیومارک 1- مقدمه مقتضیات عصر ما ایجاب میکند، نگاهی نو به ترجمه قرآن بیندازیم و با توجه به ضرورت درک تفاوتهای موجود در فرهنگ عربی و فارسی، سعی کنیم، خطاهای ترجمه را کاهش دهیم؛ چرا که یکی از لوازم انس با قرآنکریم، تحرک و پویایی ترجمه است که این مهم، در راستای هماهنگی جریانات فرهنگی- اجتماعی با ترجمه صورت میپذیرد.
در این راستا، با روش توصیفی-تحلیلی از نوع انتقادی و با تکیه بر منابع کتابخانهای، ضمن ارائه مفاهیم مربوط به حوزه عناصر فرهنگی و چگونگی ترجمه آنها، عملکرد پنج ترجمه فارسی قرآنکریم (ترجمههای آیتی، بهرامپور، فولادوند، مجتبوی و مکارم شیرازی) را مورد بررسی قرار میدهیم.
نگارندگان ضمن بررسی این پنج ترجمه، در پی پاسخگویی به سؤالات ذیل میباشند: 1- بر اساس دیدگاه نیومارک، کدام مترجم در ترجمه فرهنگ مادی پوشاک، موفقتر عمل کرده است؟ 2- کدام روش ترجمه، امکان بیشتری جهت ترجمه عناصر فرهنگی فراهم کرده است؟ 3- کدام روش از پانزده روش ترجمه عناصر فرهنگی، در ترجمه عنصر پوشاک نقش بارزتری دارد؟ 1-2- فرضیههای پژوهش 1- در میان مترجمان بزرگوار، در زمینه ترجمه عنصر فرهنگی پوشاک، ترجمه بهرامپور ممتاز است.